مگر نمی بیند است در ما عیار هر چه وبال، بالا
خدا پسندد چگونه آیا شویم افسرده حال، حالا؟
اذان به وقت نگاه رافت مدار ایزد به دل نشیند
نمازتان می درخشد آری اذان چو گوید بلال، لالا
سجودش است از خلوص ممتد اگر نشاطی زلال دارد
کسی که نزد خداست شانش بدون زنگ زوال، والا
به عرش خواهی خورَد اگر جِقّه ات بیا رو به حق بیاور
صریح با خود بگو برادر که داری آیا خیال، یا، لا؟
برای فرتوتی ات تاسف چه می خوری بی ثمر، ندانی
که عمر در این جهان فانی نباشدت لایزال، زالا؟!
دلیل دلدادگی به درس از وفور سرمستی و نشاط است
اگر از استاد خویش- ((جکسن)) - گرفته باشد مدال، ((دالا))
خمار خامی نباش زیرا که غافلانی که جمله خامند
چه طرف بر بسته اند از این که خریده باشند کال، کالا؟
اگر که مقصودت از شکفتن نه پختگی بوده خیرگی کن
به خود بزن حُقّه، سمت مردن بدون هیچ اتکال، کال آ
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 1
دادا بیلوردی 24 امرداد 1397 19:32
درود استاد
بسیار درود