رَحبَةُ الجنان *{ هدیه به پیشگاه سرورکائنات حضرت محمّدمصطفی « ص » }
جهان سراسر به وجد آمد چو دیده بر این جهان گشودی
توئی تو آن کس که قدسیان را به حُسن رویت زبان گشودی
«بلال» بالیده در گلستانِ مکّه آری چرا نبالد؟
مناره قد گر کشیده چون راهِ عشق را با اذان گشودی
کمال یعنی به عشق رویت همیشه بر خود ببالد انسان
که راه بالندگی به رویش به مهربانی عیان گشودی
تو چون خداوند خود رئوفی، که در به سوی بهشت جاوید
یکی پس از دیگری «محمّد» به روی پیر و جوان گشودی
پناهگاهی نداشت انسان که سوی آن از ستم گریزد
تو از«حرا» آمدی به رویش دری به دارُ الأمان گشودی
ثمین تر آیا مگر بوَد در زمین بجز از یقین متاعی؟
به نور ایمان چه راه آسان بدین متاع از گمان گشودی
چه خلوتی بود و اعتکافی؟ گره گشا تا بدین حد آیا؟
«حرا» ست حیران ازاینکه درآن چگونه رازی نهان گشودی؟
به سینه ات داده بود ایزد، مگر چگونه؟ چه انشراحی؟
که شرح آن را، نوشت بر ما پری که بر آسمان گشودی
اگر که روح الأمین ندارد «تَدَلّی» ای تا به «قاب قوسین»
تو مصطفائی، انیس رحمـان،که ره به این بیکران گشودی
درود یزدان به خاندان تو ــ سُنبلستانِ معنویّت ــ
که راه آدم شدن به روی بشر بدین خاندان گشودی
که راست آیا در این جهان همچو خُلق و خوی تو آرمانی؟
هزار دفتر ز خُلق و خویت به روی ما دلنشان گشودی
قدم قدم بوده در سلوکت برای ما «رَحبة الجنانی» *
به روی عالَم جبین گشودی برای آدم جنان گشودی
گره به کارش، بشر نمانده است و عُقده ای در دلش خدایا
به طَرفة العَینِ «احمدت» چون هم این گشودی هم آن گشودی
«أبو لهب» را، بگو نخواهد چشید «کَأساً دِهَاقاً» آری
زبان چو بر طعنِ بهترین خلق عالم از کفرِ جان گشودی
ربیع الأول ــ بهار دل ها، صفای جان ها ــ رسید از ره
که ای دل ای دل، تو چون قناری، زبان چنین نغمه خوان گشودی
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
* رحبة الجنان = باغ های فراخ بهشت
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 27
امیر عاجلو 10 آبان 1399 10:38
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:07
درود و سپاس فراون
محمد مولوی 10 آبان 1399 11:07
سلام و درود
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:08
درود بر حضرتعالی
محمد علی رضا پور 10 آبان 1399 11:21
یا رسول الله
سلام و درود بر شما بزرگوار
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:09
درود و سپاس فراون زنده باشید حضرت دوست
منصور آفرید 10 آبان 1399 11:38
درود فراوان بر استاد گرامی
بسیار زیبا
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:09
درود . زنده باشید گرامی
علی معصومی 10 آبان 1399 15:48
درود ها بر شما
جناب حاج محمدی نازنین
و افرین
◇◇◇
تبارک الله، اجورک الله، تقبل الله، و... لب مریزاد
که واژه واژه، ز جمله جمله، به مصرعی جاودان گشودی
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:10
درود و سپاس حضرت دوست را .
علی مزینانی عسکری 10 آبان 1399 18:20
درود استاد
عیدتان مبارک
دستمریزاد که زیبا و دلنشین سروده اید
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:11
درود و سپاس فراون. عید شما نیز مبارک.
کرم عرب عامری 10 آبان 1399 19:16
خسته نباشید هرگز ودرودها
ابراهیم حاج محمدی 10 آبان 1399 22:12
درود و سپاس فراون حضرت دوست . شاداب باشید بزرگوار
طارق خراسانی 10 آبان 1399 22:19
سلام و درود بر حضرت استاد گرانمهرم
اثری باشکوه و منحصر بفرد است
در مکتب شما هماره می آموزیم.
در پناه خدا
ابراهیم حاج محمدی 11 آبان 1399 19:32
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
محمد رضا درویش زاده 11 آبان 1399 07:50
هزاران درود بر استاد و برادر بزرگوارم
ابراهیم حاج محمدی 11 آبان 1399 19:33
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
جابر ترمک 11 آبان 1399 21:46
ابراهیم حاج محمدی 11 آبان 1399 23:52
سلام و درود جناب ترمک عزیز و گرامی . زنده باشید بزرگوار
منوچهر فتیان پور 12 آبان 1399 15:35
سلام و درود بر حضرت استاد گراقدر
یا رسول الله
ابراهیم حاج محمدی 13 آبان 1399 02:38
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
سیلویا اسفندیاری 21 آبان 1399 15:10
سلام و درود استاد بزرگوارم
سروده ای بسیار فاخر و قابل ستایش
محمد مولوی 03 دی 1399 14:12
اکرم بهرامچی 24 دی 1399 04:43
پژمان خلیلی 22 اردیبهشت 1400 21:53
عالی عالی عالی
محمد مولوی 03 دی 1400 16:47
درودی دوباره حضرت شاعر
زادرورزتان مبارک باد
در پناه یزدان پاک