هرکس که داغ زخم بیابان ندیده است
طعم شکنجه های پریشان ندیده است
از بس دروغ پشت دروغ از تو سر زده ست
اشک مذابِ آینه ، فنجان ندیده است
رودی که در مسیر خودش در تلاطم است
عمریست گریه کرده که طوفان ندیده است
طوفان چشیده را که ندارد هراس موج
احساس من شکستن پیمان ندیده است
زندانیان خسته جسارت مباح نیست
دل یوسف شکسته ی زندان ندیده است
هرگز کسی شبیه تو ؛ "جیران" نمی شود
قشلاقِ بی غرور مرا خان ندیده است
کمتر به این پرنده ی بی بال پیله کن
بیچاره مدتی است که باران ندیده است
#جابرترمک
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 27 بهمن 1399 18:36
!درود
رضا کاظمی اردبیلی 27 بهمن 1399 20:27
سلام و درود بر جناب ترمک عزیز و دوست داشتنی
خیلی کار زیبا و قشنگی بود
از خواندنش کلی لذت بردم یاشاسین
مجید ساری 27 بهمن 1399 20:40
استاد ترمک عزیزم
درود بر شما
از غزلهای بسیار زیبا و عالی گذشته تان اگر اشتباه نکرده باشم
مروری کردم دوباره به زیبایی همان بار اول که خوانده بودم
دستمریزادتان باد کنار لبمریزاد
که نوش اهل هنر گردید و بس
رضا زمانیان قوژدی 28 بهمن 1399 09:33
درود استاد ترمک
آموحتم و لذت بردم
کاویان هایل مقدم 28 بهمن 1399 09:52
باغ ادبتان همواره گل افشان جناب ترمک
محمد رضا درویش زاده 28 بهمن 1399 18:00
بسیار زیبا لذت بردم استاد بزرگوار
حسن مصطفایی دهنوی 07 اسفند 1399 09:09
سلام و درود
بسیار زیبا است
سربلند و پاینده باشید