مردی صدایش را خش دار ، آرام
در گوش هایت زمزمه می کرد
ناگهان
کسی به در می کوبد
تو بی اعتنا به مرد برمی خیزی
که هستی؟
تنهایی ام پشت در بود
کسی که پیشانی ات را می بوسید
صبح ها ،صبح صادق می خواند
و عصر ها
نان دریارا می خورد
من تو را از پشت پنجره می دیدم
می گویم کاش دگر تردید نبود
خاک ها منفجر می شد
آسمان جر می خورد
جرم ماه درحوض حل می شد
و هنوز من شعر می نوشتم
پشت کاغذ های شعار
و تو می گفتی
پیراهن پاره
از چه می ترسی ؟
شاید در فکرت هست
که بی تو دگر این خلیج ، فارس نیست
شاید به ابرهایی که تسخیرت کرده اند دلخوشی
به آنکه صاحب خورشید است
به پک های بلند
به رنگ های پریده
به خودت
تویی که
مزه ات تلخ ،چون زهری بر نوک پستان حقیقت بود
تو رفتی
تو رفتی و من در را بستم
من در تو سوختم
و هنوز هم تلخ مانده ام
سوگوار و معلق
من هنوز هم می دانم
پشت پلک ات کسی خوابیده ست
سپیده یادت می آید آن سرو طلا؟
آنگاه که پرسیدی از من
که در کجای جهان ایستاده ام؟
گفتم همه جا ،یا به قول خسرو تنت سلسله البرز است
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نقد 3
علیرضا امیرخیزی 07 آذر 1394 10:24
سلام
شعر قشنگیست در کل . حسی قشنگ دارد که بر سرتاسر شعر جاریست .
اما گاهی چند ، به دلیل برخی اسامی خاص ، پراکندگی دیده میشود که ارتباط آن با شعر به دلیل عدم پیش زمینه ذهنی مشخص نیست . به عنوان مثال اگر بنا را بگذاریم که این شعر برای مخاطبی به نام سپیده نوشته میشود ولی وجود برخی واژگان که دلیل حضورشان در شعر مشخص نیست ، خواننده را سر درگم میکند مانند :
آن سر طلا
خسرو
و مخصوصن دلیل حضور خلیج فارس و موضوع مربوط به اسم آن ، آن هم به این شکل نا مشخص :
بی تو دگر این خلیج ، فارس نیست
که در ادامه هم داریم ...
تو رفتی
...
در اینجا مسلمن کاری با نام خلیج فارس نداریم که بیاییم هم بگوییم که چون او رفته و دیگر نیست ، پس این خلیج هم دیگر نامش فارس نیست . نه ! این موضوع ربطی به موضوع شعر ندارد . حد اقل در ذهنیت فعلی بنده . آنچه مهم است این است که این موضوع در کلیت آن چه ارتباطی با احساس شعر دارد !!؟؟
زیرا براحتی میشود این بخش را قیچی کرد بدون اینکه کوچکترین آسیبی هم به شعر برسد
اما در کنار همه اینها برخی قسمتها و ترکیبها بی اندازه زیبا بودند :
مزه ات تلخ ،چون زهری بر نوک پستان حقیقت
تنهایی ام پشت در بود
کسی که پیشانی ات را می بوسید
جرم ماه درحوض حل می شد
هنوز هم تلخ مانده ام
سوگوار و معلق
پشت پلک ات کسی خوابیده ست
درود بر شما و صد درود
علیرضا امیرخیزی 07 آذر 1394 10:26
اصلاح میکنم تایپ ناقصم را
آن سرو طلا
حامد برزگر 08 آذر 1394 17:38
با سلام جناب امیرخیزی
ممنونم از اظهار نظرتون ، خسرو اشاره به خسرو گل سرخی دارد و " تنت سلسله البرز است"
قسمتی از یک شعر خسرو گلسرخی ست/
شاید در فکرت هست
که بی تو دگر این خلیج ، فارس نیست
در این مورد هم شاید حق با شما باشد و جدا کردن این قسمت از شعر آسیبی به کلیت اش نزند