درهیاهوس بتن وبرج وآهن
اگر عاشق نبودم من
گل سرخ نمی رویید
بر دیوار
و می خشکید
قبل از بلوغ
در حیاط خانه کاهگلیم
تک درخت سپیدار
من اگر عاشق نبودم
پدر
ملامتم نمی کرد
به اشکهای تکراری مادر نشسته در کنار بستر بیقراریها
بی خبر
من اگر عاشق نبودم
با پول روزانه سیگارم
چنری می خریدم
که بانم نم باران شبانه ای
تکرار پیاپی سرفه هایم
نشکند
سکوت دایمی اتاق کوچکم را
من اگر عاشق نبودم
تمنای دستان بیقرار همسایه برج نشینمان
به اشارت بوسه ای
میسر می نمود
من اگرعاشق نبودم
سکوتم حرفی برای گفتن نداشت
من اگر عاشق نبودم
حاشا
شاعر نمی شدم
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 4
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 10 بهمن 1394 02:42
سلام و عرض ادب دارم دوست گرانقدرم
مرحبا.........
در پناه حق بمانید
یا حق
کرم عرب عامری 10 بهمن 1394 04:34
درود بر شما
تلاش برای نو آوری کاملا مشهود است
حسن کریمی 10 بهمن 1394 08:28
درود برشما جناب ظهوری آرام زیبا سرودید از خوانش آن لذت بردم پاینده باشید
علیرضا خسروی 13 بهمن 1394 09:42
احسنت...