بسم الله الرحمن الرحیم
چندی است خیره در گذر روزگار عمر
بی بهره ام ز معجزه شاهکار عمر
معنا برفته از همه ارکان زندگی
قحطیّ برکت آمده در جای جای عمر
رنج معاش و زحمت از آلوده دامنان
وضعی ادامه دار در درازنای عمر
ز اشباح بی اصالت و اشکال مفتضح
اینک خراب تر شده ویرانسرای عمر
در چاه ابتذال به آزادی سقوط
گشتیم سرنگون به سر انتهای عمر
فریاد ساکتی است به هر استخوان من
از بار استخوان شکن آسیای عمر
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
از فتنه های نازل جور و جفای عمر
عمری گذشت و با همه جد و جهد خویش
خیری ندیدم از صنم بی وفای عمر
از دست و پا فتادم و از دست من برفت
دیگر غزال رهسپر تیزپای عمر
حسرت کجا تواند عزیزان برآورد
تاوان رفتن گهر بی بهای عمر؟
درمانده ایم باز که راه نجات چیست
در بوته فشار غم جانگزای عمر؟
امید ما به لطف خداوند و نور او است
در روز نابه کامی و شام عزای عمر
مهدی بخوان خدای خود و هم از او طلب
اسباب رستگاری خود در بقای عمر
مهدی رستگاری
بیست و دوم دی ماه یکهزار و سیصد و نود و نه خورشیدی
یازدهم ژانویه سال 2021 میلادی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 24 دی 1399 15:12
درود بر شما
مهدی رستگاری 25 دی 1399 09:59
سلام و تشکر فراوان جناب عاجلو
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 23:52
شرح حالی از جفای خودخواسته ی روزگار
دستمریزاد جناب استاد رستگاری
مهدی رستگاری 25 دی 1399 10:00
سلام و تشکر جناب هائل. البته فکر نکنم وصف «خودخواسته» صحیح باشد.
کاویان هایل مقدم 27 دی 1399 09:45
سپاس از توجه تان
البته نظرها متفاوت است ولی من از آن دسته نیستم که معتقدند انسان محکوم جبر زمانه است و نمی تواند در سیر طبیعت و روزگار موثر باشد.
با احترام به فرمایش شما البته
مهدی رستگاری 27 دی 1399 10:05
سلام و درودی دیگر
البته «جبر» نیست و در عین حال «اختیار» هم نیست و باید آن را به عنوان پدیده ای «فازی» نگاه کرد.