بسمه اللطیف
جان غریب
نشد که عشق در عالم نصیب من باشد
کسی نبود که یار و حبیب من باشد
نشسته ام به کناری و نیست یک محرم
که مطلع ز فراز و نشیب من باشد
نبود و نیست در این دوره آشنایی که
نگاهدار دل بی شکیب من باشد
نشد که دست نهد بر دلم وفاجویی
به رسم مهر و محبت طبیب من باشد
نگاه می کنم و بین آدمک ها نیست
کسی که لایق وصف حبیب من باشد
مقدر است در این سرزمین بلای بزرگ
همیشه قسمت جان غریب من باشد
بس است مهدی از این شیوه شعر گفتن که
پر از حرارت و داغ و لهیب من باشد
نیاز نیست که در بی نهایت برهوت
غریبه شاهد حال عجیب من باشد
#مهدی_رستگاری
بیستم اردیبهشت یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
دهم مه سال ۲۰۲۲ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۷۲۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 24 اردیبهشت 1401 10:47
.مانا باشید و شاعر
مهدی رستگاری 26 اردیبهشت 1401 17:29
درود و سپاس
رضا کاظمی اردبیلی 24 اردیبهشت 1401 17:22
سلام و درود
شعرتان را خواندم
زیبا و دلنشین بود
موفق باشید
مهدی رستگاری 26 اردیبهشت 1401 17:29
درود و سپاس