بسم رب الشهداء و الصدیقین
سرو بستان حسینی
ای کوفیان و شامیان اینک شما و من
جمعیت نامردمان اینک شما و من
من سرو بستان حسینی ام در این صحرا
در متن توفان دمان اینک شما و من
من شاهد آل رسولم نامسلمانان
ای دشمنان خاندان اینک شما و من
آمد زمان رزم شیران بنی هاشم
ای دشمنان خاندان اینک شما و من
در حمله ها از من گریزانید بدکاران
آخر کجا ای بزدلان اینک شما و من
من یک تنم؛پس حمله ناغافل آخر چیست
شد تیره چشمم ظالمان اینک شما و من
لبریز گردیده وجود از درد و سوز و زخم
مجروح و بی تاب و توان اینک شما و من
ای اسب خون در چشم من گم کرده ای ره را
موج سپاه دشمنان اینک شما و من
هر تکه از جان و تنم فریاد ایمان شد
ای تیغ های بی امان اینک شما و من
وقت شهادت شد بیا مولا به بالینم
پر می کشم از این جهان اینک شما و من
دامان یار و شهد نوش و عشق بی پایان
در لحظه های جاودان اینک شما و من
درس وفا و جان نثاری از من آموزید
ای جمله آزادگان اینک شما و من
من مظهر نور شهیدانم به حق مهدی
گردیده چون حقم عیان اینک شما و من
غبار دستگاه حسینی
مهدی رستگاری
دوازدهم اسفند سال ۱۳۹۴
دفتر شعر شیدایی
۵۱۸
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 23 امرداد 1401 10:35
سلام ودرود
مهدی رستگاری 06 شهریور 1401 13:56
درود و سپاس
زهرا آهن 24 امرداد 1401 16:35
درود بر شما
قلمتان نویسا
شاد و پیروز باشید
مهدی رستگاری 06 شهریور 1401 13:57
درود و سپاس. لطف تون پاینده