بسمه اللطیف
آیین آدمیزادی
در بیان معنای از یادرفته عشق
روزگار عجیب وناشادی است
هر کسی غمزده ز بیدادی است
دوره وهن عشق آمده است
عشق گویی که شمع در بادی است
دوره ای که در آن روایت عشق
ناروا جمع چند اضدادی است
دل من گوید از حقیقت عشق
بر لب بسته بین که فریادی است
عشق یک بازی مزخرف نیست
بلکه تغییر ژرف بنیادی است
عشق ناکامی و بطالت نیست
عشق آیین آدمیزادی است
عشق اسیر هوس شدنها نیست
عشق آزادگی و آزادی است
مهدی این نغمه ای که بر لب تو است
معنی پاک رفته از یادی است
به غریو این بگو به عالمیان
عشق یک هدیه خدادادی است
مهدی رستگاری
یازدهم تیر ماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
دوم ژوئیه سال ۲۰۲۱ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۰۷۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 26 اسفند 1401 22:33
درود بر شما
مهدی رستگاری 27 اسفند 1401 09:17
درود و سپاس