بسمه اللطیف
رفتن
رفت یار و خیره در رفتن گذشت
لحظه ها در آه و در شیون گذشت
کوره تب گشتم از آن التهاب
کوهی از داغش به جان و تن گذشت
داغ دل جوشید و اشک سرد شد
اشک شد سیلی و بر دامن گذشت
آه من در آن دل آزرده اش
همچو زنگی در دل آهن گذشت
در گذر از من دگر کاین لحظه ها
حال زارم دیگر از دیدن گذشت
جان ز تن می رفت مهدی چون برفت
مرگ من آمد چو یار از من گذشت
#مهدی_رستگاری
سوم شهریور سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
بیست و پنجم اوت سال ۲۰۲۱ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۲۲۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 فروردین 1402 15:55
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
مهدی رستگاری 15 فروردین 1402 04:44
درود و سپاس جناب عاجلو. زنده باشید