بسمه اللطیف
طلوع
تو که در کنج این بیغوله ویرانه می مانی
چرا قدر وجود نازنینت رانمی دانی
به گردش های بی انجام دوران دل چه می بندی
که گردش های آن هرگز نیارد جز پریشانی
هزاران بار در آیینه ها اخبار پیری را
به چین هایی که افتاده است بر این چهره می خوانی
چه تاریک است این گودال و در ژرفای این ظلمت
ز پا افتاده ای آشفته ای از درد پیچانی
سبک برخیز و بیرون آی از این گودال ای مهدی
که این احوال در اینجا ندارد هیچ پایانی
چنان خورشید شو طالع ز آفاق وجود خود
چو گردیده است نور و روشنایی بر تو ارزانی
#مهدی_رستگاری
هفتم خرداد سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
ییست و هشتم مه سال ۲۰۲۳ میلادی
بداهه سرایی گروه ادبی《گلشن شعرا》
دفتر شعر روزگاران
۸۶۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 09 خرداد 1402 14:14
.مانا باشید و شاعر
مهدی رستگاری 09 خرداد 1402 22:10
درود و سپاس