غزل چهارپاره
1
می روم با جنودِ آزادی
با سلام و درودِ آزادی
گریه بس کن، ستاره میخواند
دخترم این سرودِ آزادی
٢
مقبرم پُر ستاره از چشمت
می زند نقشِ رودِ آزادی
در نمادینه ی شعور و شعر
دیده ام من، نمودِ آزادی
٣
فرشی از نوعِ شعر می بافم،
باشد از تار و پودِ آزادی
نقش آن نادر است و میخوانی
فتحِ دل با جنودِ آزادی
٤
فرِ فرهنگِ بوسه از دفتر
خط زد او، بر نبودِ آزادی
عاشقی کن، تحجر از پا شد
تا نشد او به سودِ آزادی
٥
طارق آورده از خراسانی
دفتری ، با سرودِ آزادی
با غزل چار پاره، بدرودم
زهره دارد، به رودِ آزادی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
مهتاب ایزدسرشت 23 دی 1395 17:51
طارق خراسانی 25 دی 1395 10:29
سلام و درود بر مهتاب عزیز
چقدر خوشحال هستم که شما را در وبسایت معظم شعر ایران زیارت می کنم .
ممنونم از حضور پر مهرتان
در پناه خدا همیشه شاد و تندرست باشید
محمد جوکار 23 دی 1395 19:32
سی و هشت سال پیش ، بهمن ماه
درب رحمت گشود آزادی
در گلستان انقلاب برپا
خیمه ای با عمود آزادی
شور و اشتیاق و پایکوبی
جشن ملت با ورود آزادی
بر فراز قله می خواندند
یکسره سرود آزادی
روز و شب در فضا می پیچید
بانگ تکبیر ، درود آزادی
پیرمردی نشسته تنها در
زورقی روی رود آزادی
و گره خورد عقل و اگاهی
بر تن و تارو پود آزادی
عده ای هم اگرچه اندک بود
با شعار نبود آزادی
منفعت جو و در پی فرصت
خواستار رکود آزادی
عاقبت کاروان اندیشه
در پی فضل و ، جود آزادی
میرود آرام ، سوی رویاها
قله های صعود آزادی
بی گمان غنیمت است نسیم
و نفس در حدود آزادی
بداهه....
================
درودها استاد خراسانی گرانسنگ و عزیز
چه زیباست چکامه ی زیبایتان در بیان شکوه ازادی
رقص قلمتان پایدار و ماندگار
طارق خراسانی 25 دی 1395 10:34
سلام و درود بر خداوند شعر و ادب
بداهه ی بسیار زیبایی ست
انقلاب را مردم باعث شدند نه غیر مردم و می بینیم همین مردم با ایثار جان خود آن را محافظت می کنند .
امیدوارم خداوند بزرگ به همه ی ما شعور حفظ این مهم را بدهد .
سپاس از حضور گرم و صمیمی آنحضرت.
در پناه خدا
بهناز علیزاده 24 دی 1395 22:40
بسیار عالی استاد بزرگمهر جاودان باشید
طارق خراسانی 25 دی 1395 10:35
سلام بر نور چشمانم
سپاس از حضور همیشه گرم شما مهربان
در پناه خدا