کار عرفان کی توانیم بی خبر از می کنیم
بنده نا لایقه هوشیار مستان کی کنیم
هر کسی بر بام عرفان رفت دلش آیینه بود
ما که افتاده ایم به چاهی در و دل با نی کنیم
کار عرفان آن کند در خلوتش محرم بود
ما که از آن دور هستیم راه دور چون طی کنیم
ای خوشا مستان که هوشیارند بر آن کردار خویش
ما کجا و راز هوشیاری که سالک طی کنیم
جام می زیبنده ی هر کس نمیباشد عزیز
هر چه خورده از حرام باید حرام را قی کنیم
آنچه میگوییم دلم بی تاب بود در سینه ام
در مسیر راه عشقش عشق دنیا هی کنیم
ناظما هر چه رسد از دوست به ما بی بهره نیست
هر چه میدانی بخوان چون صحبتی با وی کنیم
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 1
طارق خراسانی 10 شهریور 1395 23:45
هر کسی بر بام عرفان رفت دلش آیینه بود
درود بر استاد خیر اندیش
بسیار زیبا
در پناه حق