مرا بر شهر سوخته افتخار است
که آثارش ز باب تاج دار است
به دنیا کم نظیر است شهر سوخته
هنوزم علم آنها پایدار است
اگرچه سوخته است آن شهر پُر علم
گل زیبایی در فصل بهار است
به جا هست اندر آن اثار دانش
طراوت روح سیستانی تبّار است
به دنیا جایگاه شهر سوخته
چو یاقوتی به انگشتر سوار است
به هر جا میدرخشد نام نیکش
چنان خورشید به عالم تابدار است
مخوان ناظم که فریادم بر آمد
که دل از سوختن آن بی قرار است
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5