3 Stars

خانه عشق

ارسال شده در تاریخ : 10 خرداد 1395 | شماره ثبت : H943379



خانهء عشق کجاست ؟
..................... کوچه ها
...................... پنجره ها
..........................خاطره ها
آن همه شادی و آن مـهـر و صفا

کـه می گـفـت مـادربـزرگ
دخـتـرا کــوزه بـه سـر . هـمـگی وقـتِ سـحـر
کــه مـی رفــتــنــد . بـه سـرِ چـشـمـهء آب

یا که هر قصهء شیرین و قشنگ
...................دیگه نیست تو قصه ها

همه انگار مثلِ یک کوهِ یخی آب شدند

وقـتـی کـه پـنـجـره ها بـسـتـه شدند
.................مرغِ انسانیت از شاخه پرید
........دیگه هیچکس به سرِ چشمه نرفت
.................دیگه هیچ خاطره وُ یادی نبود

هـمـه بـا هـمـدیـگـه . بـیـگـانـه شـدنـد
...............دیگه هیچ همدم و همدردی نبود
.....................دیگه تو کوچه هایِ شهرِ قشنگ
................................خـبـر از مـادر و از دایـه نـبـود

خانهء عشق کجاست ؟
.................ما چرا دور شدیم
................ما که بودیم گُل عشق
............................چرا مـنـفـور شدیم ؟!

خانهء عشق کجاست؟
.............وقت پرواز رسید
................وقت این رقصِ بی آواز رسید

بـایـد از خـانـهء بـی عــشــق رهـیـد
تــا بـه سـرچـشــمــهء امــیــد رسـیـد !!!

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 253 نفر 360 بار خواندند
علیرضا خسروی (12 /03/ 1395)   | پرستش مددی (12 /03/ 1395)   | میلاد عباسی (12 /03/ 1395)   | محمد مولوی (16 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
علیرضا خسروی (12 /03/ 1395)  محمد مولوی (16 /04/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا