سراسر رستنی ها را شکستند
شکفتن را زبیخ و بن گسستند
تحمل کرده ام در وسعت عشق
وحالا شور و هیجانها نشستند
..................................
خداوندا بمیران درد سر را
بخشکان بوته های بی هنر را
مروت را به دلها باز گردان
بسوزان ریشه های شور و شر را
............................................
نمی گویم که با با نان ندارد
ویا نان دارد و دندان ندارد
بغل کردم تمام آرزو را
دریغا باز گشت امکان ندارد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 11
امیر عاجلو 31 امرداد 1401 09:53
درود بزرگوار ا
زهرا آهن 31 امرداد 1401 19:17
درودها
علی آقا اخوان ملایری 31 امرداد 1401 19:24
درودها بر شما استاد ارجمند
بسیار زیبا، دلنشین، شیوا و رسا سروده اید
دستمریزاد
قلمتان نویسا
محمد مولوی 01 شهریور 1401 00:51
ولی اله بایبوردی 01 شهریور 1401 11:05
سلام و درود
جناب انصاری ارجمند
دلنشین و لطیف
دستمریزاد
مسعود آزادبخت 04 شهریور 1401 18:18
سلام و احترام استاد انصاری ادیب
زیبا بود
برقرار باشید
حسن مصطفایی دهنوی 25 شهریور 1401 08:25
سلام و درود استاد
بسیار زیبا است
سربلند و پاینده باشید
رضا کاظمی اردبیلی 25 شهریور 1401 22:26
عرض ادب
زیبا و دلنشین بود.
درود بر شما شاعر توانا و گرانقدر.
محمد مولوی 10 آبان 1401 01:25
محمد مولوی 20 دی 1401 00:20
محمد مولوی 01 بهمن 1401 16:27
زادروزتان مبارک