3 Stars

از دفتر روزگار

ارسال شده در تاریخ : 21 اردیبهشت 1396 | شماره ثبت : H945076

روزی همه می شویم از این خانه جدا
یک روز دگر اگر به ما داد خدا
خوش باش که در جهان نمانده اثری
از کله ی پادشاه و از دست گدا
.....
گفته بزرگی سخنی پیش تر
بر رگ افتاده نزن نیشتر
چون که بود از تو بد اندیش تر
بیش تر از بیش تر از بیش تر
.....
ما رهگذر خانه ی دردیم
با خود ببریم هر آنچه کردیم
عمری نکنیم دراز با هم
ماندن به چه ما بهانه کردیم
.....
می رود این عمر من می گذرد در زمین
پس سخنی را شنو ای بشر ساده بین
عاقل و دانا و پست یا که غنی و فقیر
بار سفر بسته اند مانده من آخرین
.....
زمانی شاه و دولتمند و درویش
در این دنیای فانی داشتند کیش
نماندند هیچ یک در این گذرگه
گرفتند جملگی راه گذر پیش
.....
همچون من وتو خاموش سر بر زمین نهادند
اما نیک مردان پیغام خود رساندند
ماندم به یاد خوبان همچون چراغ خاموش
خاموش ماندم این جا بیدارها نماندند
.....
چو گرمی درگذشت آمد به سردی
بگفتم ای زمان بر من چه کردی
چرا پیری گرفتم در جوانی
بگفتا حکمتی باشد ندانی
.....
پاییز 92

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 200 نفر 299 بار خواندند
محمد جوکار (23 /02/ 1396)   | میرعبدالله بدر ( قریشی) (30 /02/ 1396)   | محمد خسروی فرد (31 /02/ 1396)   | مهدی صادقی مود (03 /03/ 1396)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا