ماه و ستاره آمدند باز به گفت و گوی من
ماه کنار من نشست ستاره روبروی من
من که همیشه گفته ام ای همه آبروی من
بی تو به سر نمی شود این شب آرزوی من
***
من ز تو دورم و اما تو به دنبال منی
تو شدی کل گذشته و کنون حال منی
جنگ سختی است برای تو میان دل وعقل
عقل ناراحته چون"گفته دلم مال منی"
***
جان من باش و بمان با تو امیری می کنم
گر تو باشی دشمنم فکر اسیری می کنم
من جوانم با تو و هر لحظه خوشحالم ولی
بی تو من هر لحظه ام احساس پیری می کنم
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5