3 Stars

انتظار

ارسال شده در تاریخ : 15 دی 1395 | شماره ثبت : H944506

برف میاد ولی هنوزنم دل من به بی قراره
آخه این دیونگیشه که همش چشم انتظاره
یادته روزای سبزو چشامون توچشم هم بود
دستامون گرم و دل انگیز روی شونه های هم بود
ولی تو طاغت نکردی اشکامم تو پاک نکردی
گفتی که طاغت ندارم لحظه ای یادت بیارم
اون روزم جهنمی شد شبمم با گریه سرشد
کاشکی اون شب تو میدیدی که چه اتیشی سرم شد
حالا من تنهام توی پارک چشم به نیمکت دست روی خاک
که شاید خدا ببینه دستای من و بگیره

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 215 نفر 333 بار خواندند
ابوالحسن انصاری (الف. رها) (19 /10/ 1395)   | سید علی عظیمی (19 /10/ 1395)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
سید علی عظیمی (19 /10/ 1395)  علی معصومی (11 /02/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا