3 Stars

داستان تازه

ارسال شده در تاریخ : 30 دی 1396 | شماره ثبت : H945875

ما داستان تازه ای از عشق خواندیم
افسوس، در این ماجرا با هم نماندیم

ما، آن اوایل عاشق و دلداده ی هم
در این اواخر... مرگ بر هم می چکاندیم

با دست هم صد ها نهال بوسه هرجا
بر ریشه ها اینک تبر ها را نشاندیم

باغی بنا کردیم از احساس و نفرت
از باغ گنجشک و قناری را پراندیم

در ابتدا درمانِ هم بودیم، اما_
در انتها دل های هم را هم چزاندیم

آهوی زیبای غزلپوی دعا را
از دشت سبز مهربانی ها رماندیم

مدیون هم هستیم تا روز قیامت
جان بر لب هم با درشتی ها رساندیم

در چشم هم نفرت به جای عشق، دیدیم
تا... داستان عشق را با کینه خواندیم


#حسین_محمدی_فرد


@hoseinmohammadifard_ghazal
https://t.me/hoseinmohammadifard_ghazal

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 226 نفر 376 بار خواندند
دادا بیلوردی (04 /11/ 1396)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


نظر 1

  • دادا بیلوردی   04 بهمن 1396 18:52

    درود بر جناب محمدی فرد
    پیام شعرتان عالیست rose applause

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا