3 Stars

رودل کبود

ارسال شده در تاریخ : 10 مهر 1396 | شماره ثبت : H945537

کسی در قیژک کولی یادش می آید لیوان های نشکن را؟؟؟
وقتی سرشک غم و شادی به ابتذال کشیده میشود
و خراسانی خورشیدمشرق میدزدد
و تمام گندمکارها جوکار میشوند
از اسب سرم تهیه میکنندبدون کشیدن ماشه
و خنده ی تیرباران آب دهن را هدیت خود ساخته اند
. کرباس را از کدامین بند رخت
پشت بام می آویزند!!! هی هی فصلها را در مریخ جستجو نکن
صف نانوایی دیگر شلوغ نیست
آه لیوانهای نشکن
مستراح داخل حیاط و آن نقطه پرگارین
نق نق فاتح در آبریزگاه تعفن
جاذب و نیکواست
برای راحتی ی مزاج ستاره دنباله دار به باغ معروف میرود
این راه سعادت است همه مبارزین لیان شامپو هستند بیچاره مرتضی
قسمت آخر اوشین را ندید اوردز کرد گویی نمیتوانست بد باشد
رودل کبودی کرده بود.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 163 نفر 239 بار خواندند
مصطفی یزدانی (12 /07/ 1396)   | محمد مولوی (16 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا