3 Stars

سر بجنون داده

ارسال شده در تاریخ : 28 خرداد 1400 | شماره ثبت : H9417083

حوّّا' که شدی،هر که برای تو، مرا کشت
'آدم' نشده...هول و ولای تو مرا کشت

من خیر سرم، این همه درد تو نگشتم
تا اینکه شبی حرف دوای تو مرا کشت

شرمنده از آن روز، که هر رهگذر عشق
با حیّ عَلیٰ، حیّ علای تو مرا کشت

هرکس گذرش خورده بجادوی نگاهت
فهمیده  چرا  شرم و حیای تو  مرا کشت

جایی که تویی بانی این شعر و غزل ها
حق داشتم ار حشو و هجای‌تو مرا کشت

من سر به‌جنون داده ی لبخند تو بودم
سرمست خدایی که بجای تو مرا کشت

سر مستم اگر بسته به احساس تو هستم
آخر به شبی موی رهای تو مرا کشت

یکشب به قرنطینه ی تو هر که در افتاد
فهمیده که این عشق، بپای تو مرا کشت

#علی_سلطانی_نژاد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 84 نفر 146 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /03/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (29 /03/ 1400)   | علی سلطانی نژاد (29 /03/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا