3 Stars

تأسف بار بود

ارسال شده در تاریخ : 31 شهریور 1399 | شماره ثبت : H9412796

محـرمِ اسـرارِ من دیـشب فقـط دیوار بود
کـاش جـای گـوش کردن بـر سرم آوار بود
.
از گلیمت پـا فـراتر بـرده ای...یادش بخیر
آن اوایل آرزویـت لحـظه ای دیـدار بود
.
هر چقدر از بودنت من غرق در شادی شدم
رفـتنِ یکبـاره ات امـا تـأسـف بار بود
.
من همیشه عکس زیبای تو را بوسیده ام
در عوض توی اتاقت عکس او بسیار بود
.
گرچه شیرین است لب هایت ولی این را بدان
خنده ی تلخت برایـم حکــمِ زهر مار بود
.
ای که در ظاهر مسلمان میزند سیمای تو
باطـنت امــا شبیـه لشکـر کفـار بود
.
خوب شد از هم جدا ماندیم و رفتی بی خبر
داستـانِ عشـقِ مـا بی مـزه و کشدار بود
.
تو همان هستی که بودی ، زود باور کردنت
بــاز تقصیــرِ خیـــالِ خــامِ لاکردار بود
.
در ته قصـه زلیخـا همسـرِ یوسف شد و
این وسط قلبی شکسته سهم پوتیفار بود
.
علیرضا آرین مهر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 143 نفر 243 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /07/ 1399)   | امیر عاجلو (01 /07/ 1399)   | معین حجت (01 /07/ 1399)   | کرم عرب عامری (01 /07/ 1399)   | رضا زمانیان قوژدی (02 /07/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (02 /07/ 1399)   | آرامش ظهرابی (03 /07/ 1399)   | عباس ذوالفقاری (03 /07/ 1399)   | علیرضا آرین مهر (23 /08/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /07/ 1399)  امیر عاجلو (01 /07/ 1399)  کرم عرب عامری (01 /07/ 1399)  رضا زمانیان قوژدی (02 /07/ 1399)  ولی اله بایبوردی (02 /07/ 1399)  آرامش ظهرابی (03 /07/ 1399)  
تعداد آرا :6


نظر 6

  • امیر عاجلو   01 مهر 1399 09:54

    درود و سلام موفق و مانا باشید rose rose rose

  • امیر عاجلو   01 مهر 1399 09:54

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • معین حجت   01 مهر 1399 11:43

    غزلی دلنشین و فاخر ، دست مریزاد بزرگوار rose rose rose

  • کرم عرب عامری   01 مهر 1399 14:15

    درودها گرامی
    rose rose rose

  • رضا زمانیان قوژدی   02 مهر 1399 05:35

    درودها استاد آرین مهر عزیز rose
    عاشقانه ای زیبا و حکایتی تلخ از عشقی مثلثی! applause
    با اینکه می دانم این فقط شعر است و واقعیت ندارد ولی باز هم می پرسم؛
    آخه چرا؟؟؟!!
    اگر عاشق خودخواه نباشد و خودش را جای محبوبش بگذارد، از او گلایه نمی کند که چرا دیگری را دوست می دارد.
    مگر او حق عاشق شدن ندارد؟!
    البته زمانی هست که پیمانی، پیوندی، رابطه ای چیزی وجود دارد که خب این می شود بی وفایی و خیانت و ...مستوجب
    هر عتاب و خطاب هست اما...
    ببخشید.شعرتان آنقدر روان و زیبا سروده شده که بی اختیار
    لب به سخن گشودم. applause
    بتمرگ گرم rose
    لذت بردم applause

  • عباس ذوالفقاری   03 مهر 1399 18:41

    سلام...خوبید؟ جالب و با سوژه ای تکراری ولی بیانی جدید..فقط جسارتا به نظرم وقتی دایره کلمات دیوار و اوار و بسیار و...
    است گنجاندن کلماتی چون زهر مار و کشدار شعر را به دوگانگی زبان میرساند...ببخشید حقیر رو

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا