آمدی جانم ستاندی قبلِ مُردن، خوش برو
زیر خاکم کردی ای بیرحم عاشق کُش برو
بعد از عمری عاشقی گفتی برایت مُرده ام
حال راحت باش من زهری که باید خورده ام
قبلِ تو آنی که از پیشم برفته بخت بود
بی وفا زخم زبان از عشق خوردن سخت بود
طعنه از هر کس تحمل می کنم اما نه تو
انتظار از هر کسی بود ای صنم اما نه تو
روزگارم هر شب از بعدِ تو شام آخر است
شک نکن مرگ از تو را دیگر ندیدن بهتر است
----------------------------------
محسن وحدتی(حِرمان)
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5