غزلی به نام زبان دلنشین پارسی
(اثری از محمدعلی رضاپور)
از دهلی ام از لکنو ام از حیدرآبادم/
با شعرهای پارسای پارسی٬ شادم/
شعر شمیم عاشق ام در جان پاکستان/
اندیشه های دلکش کشمیر آزادم/
اهل خراسان بزرگ باستان سازم/
ایرانی ام اندیشه مندم عاشقی زادم/
گاهی مرا آزردی و نامم دگر گفتی/
آزرده ام کردی ولی از پا نیافتادم/
گاهی دری خواندی مرا و گاه تاجیکی/
حتی در این حالت٬ همان پژواکِ فریادم/
صد پاره ام خواهید و من صد باره می گویم:/
آری؛ تبر بر پیکر اما سخت بنیادم/
مکر است کارَ ت آی نامرد سیاستباز!/
باشد؛ بزن! من هم به کار خویش استادم/
ای مردم شرقی! من ام خورشید عالمتاب/
از یاد خود رفتید اگر بردید از یادم/
تسلیم کرد اندیشه ام صد قوم وحشی را/
گفتم بدانی٬ با همین گفتار٬ صیادم/
آری٬ زبان پارسای پارسی هستم/
با شعرهای پارسای پارسی٬ شادم.//
محمدعلی_رضاپور
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
رضا زمانیان قوژدی 07 امرداد 1399 13:45
درودها استاد رضاپور
غزل بینهایت زیبایی سروده اید
آنهم در دورانی که "خود روشنفکر پنداران" غربگدا،
با هر ابزاری سعی در تحقیر و تذلیل غرور ملی ایرانی
دارند.وجودتان نعمتی است.
مانا باشید و درد و بلایتان بخورد توی سر هر چی ایران ستیز
و ضد ایرانی است