پلیس، کم تر جولان می داد
"میزان، رأی ملت" بود و، اعتراض آرام، آزاد
و جمعی از این گفته ها، شاد
سکوت بود و فریاد
لباس شخصی ها آمدند.
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
قانون بود
در تردید بود و نبود
می زدند پنهان
می زدند پیدا
می زدند یک در میان
یک یک یک در میان
می زدند می زدند می زدند
به جان کبود
آتش به اختیار ها.
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
سرانجام گویا غائله آرام می شود
که راهپیمایی آرام انجام می شود
و دشمن خارجی ناکام می شود
می توانند
لباس شخصی ها.
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 15 مهر 1401 13:51
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
محمد علی رضا پور 17 مهر 1401 21:13
سلام و درود و سپاس تان
طارق خراسانی 17 مهر 1401 15:07
سلام
در تردید بود و نبود
می زدند پنهان
می زدند پیدا
می زدند یک در میان
یک یک یک در میان
می زدند می زدند می زدند
به جان کبود
آتش به اختیار ها.
درودتان
در پناه خدا
محمد علی رضا پور 17 مهر 1401 21:14
سلام و درود و ارادت
و در لَخت نخست:
قانون بود
دادا بیلوردی 17 مهر 1401 22:36
درود بر شما دوست گرامی
محمد علی رضا پور 18 مهر 1401 10:45
سلام و درود تان دوست عزیز