3 Stars

ناجوانمرد !

ارسال شده در تاریخ : 13 تیر 1397 | شماره ثبت : H946425


ناجوانمرد !


بی تو قلبم فسرده و سرد است
چون خزان ؛ رنگِ چهره ام زرد است

بی تو در کوچه های رگ هایم
فصل سرمای ناجوانمرد است

هرچه بی تو به روی کاغذ ها
می نویسم نشانی از درد است

آسمان بی تو پیش چشمانم
کهنه قابی نشسته در گرد است

زانکه یک تن همیشه بازنده است
عشق بازی چو بازی نَرد است

آنکه از شهر عشق می آید
اشک و آهش بهین ره آورد است

آنکه از پشت می زند خنجر
بد گوهر خصم ناجوانمرد است

آنکه هرگز نبوده در حدّم
هرزه پندارِ ناهماورد است

آن نمک خوار خوانِ احسانم
تنگ چشمی خبیث و نامرد است

آن مخنث دگر به نزدیکم
در پلیدی و ناکسی فرد است



غزل از - مجید شفق


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 150 نفر 230 بار خواندند
علی رضایی پور مشیزی (15 /04/ 1397)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا