3 Stars
پژمان خلیلی

شهید

ارسال شده در تاریخ : 16 دی 1397 | شماره ثبت : H947154

آن روز که تَرکش را بر تیر تنت راندی
کاروان جَرس جنباند،جانان دگر راهی
خاموش روی جانان غافل که چراغی تو
گر قصد خَموش رفتن، این یاد چه می رانی
ای کاش زبان می سوخت بر نمی شد این بیتی
دُردانه ای مادر را گمنام نمی دیدی
امروز زنم تکیه بر یاد تو تا آیی
ای لاله ای سرخ پوش، تن می گسَلم آیی
امروز تو لیلی وُ مجنون ز تو می پرسد
پیرهن بده یوسف جان، خُشنود شویم آیی
عمریست شَفق گونه، مادر همه خون گرید
خونابه برد لبریز، آن صبر عیوبی
ناجی به تفَحص گر، تک پلاک هم آری
شافع گَسلد بندت، آن شب که بی تابی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 216 نفر 351 بار خواندند
همایون فتاح (18 /10/ 1397)   | پژمان خلیلی (18 /10/ 1397)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
پژمان خلیلی (18 /10/ 1397)  علی معصومی (11 /02/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا