« گفتگوی رندان »
غافل مشو زِ رندان1، راه خطا نـپویند
در هر طریق و طرزی ، راه خدا بـجویند
رندان که پاسدارنـد ،در راه دین و ایمان
جز بر هدایت خلق ، راهی جدا نـپویند
اما زِ هرزه خواهی، خواهی بگویند حرف
گفتن به حد کافی ، بی محتوا نـگویند
رندان که راه حق را ،از امر حق بجستند
راه صواب2 آن را ، از آن سَوا3 نـگویند
گفتن ثواب4 آن را ،نـشنفتی اش به معنا
حرفی که نـشنوی تو، دیگر چرا بـگویند
تا کی به حرف تنها ، غافل شدی زِ معنا
معنای آن بگفتند ، بی پَر و پا5 نـگویند
فردی که تشنه باشد،درجستجوی آب است
افراد غرق در آب ، آبـی جدا نـجویند
طرزی که لازمش نیست،بر ما نگفتن آنها
زآن طرز آفرینـش ، رندان بجا بـگویند
مهر و وفای آنها ، بهتر زِ مردمان بود
مهر و وفای حق را ، آنها به ما بـگویند
خلاق آفرینـش ، هـر فرد امتحان کرد
سختی امتحان را ، جور و جفا نـگویند
هر کس زِ امتحانش ، فاتح برون بیامد
زآن امتحان و فتحش، غیر از وفا نـگویند
هر کس که آشنا شد ، با رندی خداوند
رندان هر آنچه گویند ، زآن آشنا بـگویند
چون و چرا ندارد ،کار نکوی خلاق
رندان نمی توانند ، چون و چرا بـجویند
یارب حسن چه میگفت:از گفتگوی رندان
رندان که حرف حق را ،با اشتبا نـگویند
٭٭٭
1- زیرک 2- درست 3- جدا 4- پاداش 5- بی اساس
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 بهمن 1400 13:19
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 26 بهمن 1400 08:07
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید