ما از اثـر کویَـــت اگر طُرفه بـِبستیـــم
از آن اثـر کوی تو غافـل که نِـی استیـــم
اطراف همان کوی تو گردش بنمودیـــم
ما جملـه به فرمان همان امـر تو هستیـــم
٭٭٭
در راه همان امـر تو صاحب نظر هستیـــم
در راه شیاطین نرویم ما مَــگه مستیـــم
فرمان تو اجـرا بنمودیـم به یک عــمر
از دست شیاطین خطاکار که جَــستیــم
٭٭٭
هـزار مرتبـه گفتــم به ایـن دل گمـراه
مگر زِ حـرف نـوار خــودت نِـی آگاه
تمام حرف تو را این نوار و ضبـط کنــد
نـوار قلبــی تو می بـُوَد تو را هــمراه
٭٭٭
بِبین تو صنعت صوتی که صنعت بشر است
زِ هر کجا رسدش حرف بهر ما خبر است
خدا که صنعتش افـزون بُوَد زِ صنعت مـا
بدان که صنعت آن فوق صنعت بشر است
٭٭٭
داد از خــدای لـم یزلـی ای بــرادران
آدم کــجا توان به در آیــد زِ امتــحان
کـی می توان به راه خدایــی رَوَد کســی
آن راه پُـر فراز و نشیب است و بـی نشان
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 04 اردیبهشت 1401 12:24
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 08 اردیبهشت 1401 07:13
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
محمد مولوی 05 اردیبهشت 1401 03:52
حسن مصطفایی دهنوی 08 اردیبهشت 1401 07:13
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین