دریچه ای زِ امرخود، خدا برای ما گشود
وگرنه روزگارما به جنگ وجهل وکینه بود
بیـا برادرا ببین ، دریچه از خدا کجاست
دریچه ی خدا بُوَد نماز و طاعت و سجود
٭٭٭
بیا طریق حق بجو، طریق حق درستی است
طریقه درستی است که حق برای خلق بست
طریقه درستی است ، صلاح کار ما بُـوَد
که غیراز آن طریق حق برای ما بُودشکست
٭٭٭
یاران که به دنیای دنـی راه نَـوَردید
بیهوده به این دهـر دنی هـرزه بگردید
باید که بر آن راه زِ عقبـیِ تو پرسند
بر گو که به عقبیِ خودت کار چه کردید
٭٭٭
بـر ره عقبـیِ خودت سـستی و سردی
لیکن تو به دنیـای خودت فاتح مردی
باری تو ندانی که زِ عقبیِ تو پرسند
تا شرح دهـی در ره دنیـا چه بِـکردی
٭٭٭
یارب از این کمندت هرگه که من بِـرَستم
آنگه نباشـم آدم ، ماننـد دیـو مستـم
من بنـده تو هستم ، در راه بندگی ات
کی طوق بندگی را از گردنـم شکستم
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 16 امرداد 1401 10:25
.مانا باشید و شاعر
حسن مصطفایی دهنوی 18 امرداد 1401 06:49
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید