گیاه از آب باران کرده رویـش
نه از هر شوره زار و خاک و شورش
اگـر باران رحمت از خدا نیست
چرا آدم به راهش کرده کوشش
٭٭٭
نصیحت با تو دارم ای پسر جان
دل هـر ناتوانـی را مــرنجان
بـه هـر قدری که بـتوانی زِ اُلفت
محبت های خود در آن بگنجان
٭٭٭
در یَـم توحیـد، سـزاوار نیست
آدم اگر شاکـر و هوشیـار نیست
آدم اگر مرگ تـو بر دست توست
مرگ که از بهر تو دشوار نیست
٭٭٭
آفت مـردان نکـو ، تهمت است
هر که بِـزد لایق بر لعنت است
آدم نیکـو سِـیَر و پاک زاد
منحرف از تهمت و هر غیبت است
٭٭٭
آدم بـد ، که بـی حشمـت است
گـر به سر گنج بُـوَد ،ذلّـت است
قاعدتاً فـطرت آن پاک نیست
فطرت آن قاعدتاً خفّـت است
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 13 اردیبهشت 1402 09:22
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 14 اردیبهشت 1402 06:22
درود ها استاد
لطف دارید
علی معصومی 14 اردیبهشت 1402 16:42
دل هر نا توانی را مرنجان
درودهای فراوان