رفاقت را چنان بنما ،که از دستـت نرنجد کس
پرستـو کی خوشش آمد ،از آن چنگال هر کرکس
رفیقی گر نکو دیدی ،که فهمیده است این معنا
رفاقت با همان بنما ، نه هر نامرد و هر ناکس
٭٭٭
حاجی به ره کعبه ، در ورطه ی خودخواهی است
فکرش نرسد بر حق ، در ورطه ی کوتاهی است
در راه هوسهـایش و در فکر تجملّهـا باشد
درفکرهمین دنیا است،کی فکر خدا خواهی است
٭٭٭
دانشسرای این جهان کـی دانشش نیکوتـر است
دانش نشاید جست ازاین،این هم به دانش مضطر است
گـر دانش و علم و ادب از بهــر ما رهبــر بُوَد
این دانشش از بهـر ما کـی بهـر عقبـی رهبر است
٭٭٭
بـی ارتباطی بشـر ، از راه حق بـیرون بُـوَد
بی ارتباط و بی اصول،چون منزل ویران بُـوَد
هـر ارتباط و هر اصول ،نزد خدا گردد قبول
بی ارتباط و بی اصول، چون کار هر حیوان بُـوَد
٭٭٭
آن ارتباط کار حق ، کار نکو مـردان بُـوَد
مقیاس و معیـار خدا ، دست هنـرمندان بُـوَد
هرکس به دنیا عاشق است،فیض خدا را کی شناخت
فیض خدا هر کس شناخت ،دنیا بر آن زندان بُـوَد
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 فروردین 1402 12:37
درود و سلام موفق و مانا باشید
حسن مصطفایی دهنوی 19 فروردین 1402 06:55
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین