برادرجان بدقت بین که آسایش به هرفردی نمی سازد
اگـر آسایشش باشـد ،به راه جهل مـی تازد
بسـا افـراد و می دیدم اگر می بودش آسایش
به آسایش فزون گردد ، طریق عقل می بازد
٭٭٭
برادر جان تفکر کن ،مگر مغز سرت مست است
مگر الهام یزدانی، بر این مغز تو نـنشسته است
خـدا را صنعتـی باشـد در این مغـز بنـی آدم
چگونه صنعتی هست این که درمغزوبصربسته است
٭٭٭
به دستاورد ما بنگر، ببین ما را چه بردست است
طریق عقل ما بنگر ، طریق جهل بشکست است
بیـا دانـا پسـر بـشنو ، بـشو همدست با عقلت
اگرخدمت برآن کردی به خدمت آن کمربست است
٭٭٭
طریق عقل رحمانی به مغز هر که بنشسته است
طریق جهل شیطانی زِ مغز آن برون جسته است
خـدا هر فرد دانـا را دهـد الهام بر عـقلش
همین عقل سر آدم بر آن الهام پیوسته است
٭٭٭
فکرت به دنیا داری است در راه حق مکاری است
فکرت بر این بیهوده کار،در نزد حق عیاری است
فکر هوس خواهی مکن، دنیا که فانـی می شود
حق جاودان باشد ولی دنیـا ره بیداری است
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 19 فروردین 1402 20:44
درود بزرگوار ا
علی معصومی 20 فروردین 1402 00:13
درودها بر این بزرگ مرد
خدایش رحمت کند