3 Stars

پناهگاه

ارسال شده در تاریخ : 20 اسفند 1397 | شماره ثبت : H947536

« پناهگاه »

مکن تو معصیت آن،بِدان که رضایش نیست

چو معصیت بکنی،جز جحیم راهش نیست

گدای کوی رضایش بُدن ، شهان به رضا

که هر گدا و شهی را ،بجز رضایش نیست

رضایتـش به تولای آن جو به رضا

که راه غیر تولا ، در آن ولایتش نیست

کناره گیری از آن نیست ،راه صلح و صفا

رضایتش که طلب کرد و در کنارش نیست

درِ دیار خـدا را ، بشـر بجو به رضا

که جُست اندرآن ،کوکه در دیارش نیست

به آستانـه ی قربـش ، دلا تو باش رضا

مگر کسی که رضا شد، در آستانش نیست

به انتظار رضـایـش ، خلایقنـد رضا

که بود ، آنکه به عمرش در انتظارش نیست

زِ کار خیـر ، خلایق از آن شوند رضا

کی اس که یک سرکارش،به کردگارش نیست

چمن سرای جهان ،سبز از آن شود به رضا

چمن زِ خاک نروید ،چو بر رضایش نیست

چمن سرای زمین ، را بـپاشد آب رضاش

کجاست سبزه ،که آن ابر آبیارش نیست

خراب کار تو گردد ،گر آن نداد رضا

رضایتش نشنیدی ،خراب به کارش نیست

نفوذ دانـش مخلوق ، باشـدش به رضا

به غیر راه نفوذش، نفوذ گاهش نیست

حسن به جنّت و قهرش، بگشته بود رضا

که جز رضایت لطفش ،پناهگاهش نیست

٭٭٭

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 109 نفر 132 بار خواندند
ویکتوریا اسفندیاری (25 /12/ 1397)   | مسعود مدهوش (25 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
مسعود مدهوش (25 /01/ 1399)  
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا