☑️ #صبح:
آسمان خواب الوده دم صبح
با عشوه شیرین نگاهت می کند
تو ستارههای پیراهنش را
یکی یکی باز میکنی
در آغوشش میکشی
او گرمتر میبوسدت
و ناگهان صبح میشود
☑️ #دست:
دست سکوت را میگیرد
لب هایم
وقتی به جایی نمی رسد
دست فریادم
☑️ #صدا:
صدایت را قاب می کنم
بر طاقچه خاطرات
هر شب تا سحر
هم صدایش می شوم
☑️ #قدم:
یک قدم به من نزدیک شو
تا مرگ با گامهای پر تردیدش
از من دورتر شود
آهسته اهسته
قدم به قدم
☑️ #تاب:
تاب نداشت جاده
درد دل هایم را
وقتی شنید
پر از پیچ و تابِ رفتن شد
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
http://mikhanehkolop3.blogfa.com
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 22:01
. با بهترین درودهایم
. استاد سروده ای عالی بود
.