3 Stars

کودکم

ارسال شده در تاریخ : 17 اسفند 1399 | شماره ثبت : H9415278

برگرفته از کتاب زخم نوشته های دشت نیلوفر تالیف حقیر . درد دل یک معتاد در حال بهبودی

با دخترش در خیال و رویای خود می باشد .



اون صدای قشنگ تو از روزای آبی میاد
خاطره خندیدنت تو شب مهتابی میاد

یادم میاد یه روز سرد ، کنار پای یه چنار
دیدمت و توی خیال رفتم از این دنیای تار

علّت ضربه های این قلب همیشه پاره ام
کودک دلبند بابا ، ماه شبم ، ستاره ام

اسیر گریه هام شدی ، خدای قصّه هام شدی
خودت ندونستی ولی ، همیشه پا به پام شدی

پیدا شدش نگین اون ، پیچک بی نام و نشون
اما خودت بی خبری که گشتی شاه پریون

صدای مهربون تو پشت همین پنجره هاست
باغچه ی سرسبز خونه پُر از گل و زنجره هاست

شاپرکم دلم می خواد ، بیای رو زانوم بشینی
هق هق و ماتم من و تو در نبودت ببینی

دلم می خواد یه بار دیگه ، روی تراس خونمون
بشینیم از جوجه بگیم ،سحر بریم تو لونمون

دلم می خواد یه بار دیگه ، بیام کنارت بشینم
از گونه های ناز نازیت ، گل های آبی بچینم

بابا یعنی یه هم سخن ، یه هم نفس ، یه هم زبون
دعوا دیگه نمی کنه ، دوستت داره تا آسمون

تو رو خدا حرفی بزن ، چیزی بگو تو یکسره
هاپو دیگه نمی خوره ، لولو دیگه نمی بره

مامان دیگه غم زده نیست ، خونه یه ماتم کده نیست
بابا دیگه اون آدم ، عقده ای ، آدم بده نیست

راست میگم بابا جونم دروغگو دشمن خداست
یه وقت پیش کسی نگی بابای من چه بی وفاست

هلهله و شادی تو ، دلیل زنده بودنه
صدای قشنگت دلیل ، ترانه ها سرودنه

دستای نازت و ندی ، یه وقت به دست خاطرات
غمت نباشه بعد از این ، که جون می ده بابا برات

قصّه هایی چه رنگ به رنگ ، کنار تختت می خونم
تا زنده ام کنار تو مثل یه بابا می مونم

چند ساله آغوش بابا ، یه جای امنه دخترم
چند ساله تاول نزده دستای بابا شاپرم

دل کوچیکت رو دیگه ، هیچ موقعی نمی شکنم
حتی اگه گریه کنی ، دیگه تو رو نمی زنم

چاقوی بابا این روزا، کیک تولّد می بُره
بقّالی سر کوچه سر به سرم نمی ذاره

یخچال ما چند ساله که میوه داره غذا داره
دختر دلبند بابا تخت داره ، صفا داره

بگو بابا صدای تو ، دوای هر چی ماتمه
هر چی بگی هر چی بخوای ، به اون خدا بازم کمه

حرف بزن جونِ بابا ، فدای تو شقایقم
تو دریای وجود تو نهایتا یه قایقم

گلایه کن صنوبرم ، بگو به جونم می خرم
ناز بکن هر چی می خوای ، همش روی چشم و سرم

صدای قشنگ تو حالا ، چشم و چراغ این خونه است
گذشته ها رفته دیگه ، شادی برامون بهونه ست

فدای اون قد و بالات ، قربون آهنگ صدات
یه وقتی توی هم نره غنچه نازک لبات

می خوام فراموش بکنی ، روزای تلخ رفته رو
گوش کنی به حرف من ، شکار کنی آینده رو

می خوام بگم فقط تویی ، ملوسکم عروسکم
تویی که هستی منی با تو بابا یه کودکم

می خوام برات یه شعر بگم ، که بیت آخر نداره
شاید بخونی بدونی ، بابا خیلی دوستت داره

یه روز می آد

سروده : علی احمدی (بابک حادثه)

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 90 نفر 292 بار خواندند
امیر عاجلو (18 /12/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (18 /12/ 1399)   | بهنام حیدری فخر (18 /12/ 1399)   | محمدعلی سلیمانی مقدم (18 /12/ 1399)   | محمد مولوی (18 /12/ 1399)   | حسین یوسفی رزین (19 /12/ 1399)   | علی احمدی (19 /12/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (20 /12/ 1399)   | کاظم قادری (20 /12/ 1399)   | کرم عرب عامری (03 /01/ 1400)   | فائزه مومیوند (09 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (18 /12/ 1399)  محمد مولوی (18 /12/ 1399)  حسین یوسفی رزین (19 /12/ 1399)  علی احمدی (19 /12/ 1399)  کاویان هایل مقدم (20 /12/ 1399)  بهنام حیدری فخر (23 /12/ 1399)  کرم عرب عامری (03 /01/ 1400)  
تعداد آرا :7


نظر 14

  • امیر عاجلو   18 اسفند 1399 10:10

    .مانا باشید و شاعر rose

    • علی احمدی   19 اسفند 1399 10:32

      استاد عاجلو بنده نوازی فرمودین rose rose

  • حسین یوسفی رزین   19 اسفند 1399 00:49

    درود بر این قریجه ی سرشار
    بسیار عالی جناب احمدی عزیز
    موفق باشد rose rose rose

    • علی احمدی   19 اسفند 1399 10:33

      استاد والامقام منت نهادین بر حقیر مهرتان افزون باد rose rose

  • کاویان هایل مقدم   20 اسفند 1399 11:12

    جناب احمدی با حُسن سلیقه
    خیلی مایه بهجت شد دیدن نوشتاری که از زبان پدر ولی با گویش کودکی بر کاغذ روان شده. جامعه بیش از اندازه جدی و خشک و خسته و عصبی و پرخاشجو را شاید یک راه درمان، توجه به ریشه ها و معصومیتها باشد که بی گمان یکی از این راهها سرودن با و برای کودکان این سرزمین است.
    تبریک بابت این انتخاب زیبایتان دوست ارجمندم
    love struck love struck love struck
    applause applause applause
    rose rose rose

    • علی احمدی   21 اسفند 1399 14:27

      استاد مقدم والامقام بنده نوازی فرمودین .

      گفتنی هایم را زبان تاب گفتن نداشت ، نوشتم . قلم دردکشیدن را خوب می داند .

      بعدها به حقیر گفتند شاعر . ولی در واقع من برای تسکین می نوشتم . سپاس از شما

      rose rose rose rose

  • کاظم قادری   20 اسفند 1399 19:39

    زیبا ودغدغه من عالی بود rose rose rose applause applause

    • علی احمدی   21 اسفند 1399 14:28

      درود سرور ارجمند . خوش آمدین

      به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را

      خرسندم از بنده نوازی حضرتعالی rose rose rose rose

  • بهنام حیدری فخر   23 اسفند 1399 22:56

    درود بر دوست ادیب و شاعر ارجمند و فرهیخته
    جناب استاد احمدی گرانقدر
    مثل همیشه بسیار تاثیرگذار و تأمل برانگیز سرودید گرامی
    مانا و سربلند و سرافراز باشید applause applause applause rose rose rose

    • علی احمدی   25 اسفند 1399 07:14

      استاد حیدری حامی هماره این بیمقدار هرگز غم نبینی و تنت به ناز طبیبان نیاز مباد

      ارادتمند و شاگردتان بابک حادثه rose rose rose rose

  • کرم عرب عامری   03 فروردین 1400 21:10

    درودها بزرگوار
    نوروزتان زیباترین
    rose rose rose

    • علی احمدی   18 فروردین 1400 03:53

      درود استاد عزیزم و پوزش دیر پاسخگو شدم ارادتمندم بی انتها rose rose

  • فائزه مومیوند   09 اردیبهشت 1400 17:54

    درودتان باد شاعر توانا
    چقدر زیبا و دل انگیز و گوشنواز بود
    لذت بردیم از رقص زیبای قلمتان applause applause applause applause rose rose rose rose

    • علی احمدی   12 اردیبهشت 1400 17:33

      خرسندم که از نحوه درس پس دادنم رضایت دارید ادیب والامقام مهر تان افزون باد

      rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا