تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سید محمد  میرسلیمانی بافقی

ولادت مولای متقیان وروزپدر مبارک باد " زلف" زلف را تا وا کنی، لب هم بغل وا می کند گونه های مست تو ،کم کم بغل وا می کند حالت چشمت که می آید به استقبال من لرزه های سی...

ادامه شعر
محمد اخباری

چه ساده ‏، و چه پیچیده میشود از حسی گنگ، حرفها زد ، واژه ها چید ، و کلام را بستوه آورد. حسی گنگ ، که بوی کهنگی اش . ...

ادامه شعر
مهدی  یوسفی لولی وش

وقتی که بند بند ِ دلت پاره پاره است رفتن همیشه ساده ترین راه چاره است رفتی که بندهای دلت را رفو کنی با عطر ِ تازه ی بدنی گفتگو کنی رفتی و پشت خاطره ها از وسط شکست رفتی خزر به گوشه ی چشمان من...

ادامه شعر
محمدرضا حلاج

عزیز من تو بیایی ، شبم چراغانیست برای دیدن چشمت ، نگاه بارانیست نیامدی به سرایم ، مگر پریشانی ؟؟؟ چه جای شکوه ، به خوابم بیا به مهمانی تو میهمان شب و خوابهای گنگ منی بخواب دلبر خوبم ، گل ...

ادامه شعر
طارق خراسانی

1 شده عید و نیست در دل غمی و غمی فضا را بربوده عشق و جانی، همه موجِ غم فزا را به زمین، ز آسمان ها، شنوی تو این صدا را: « علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟! که به ماسوا فکندی همه...

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

روزگارانی دلــــم آیینـــــه بــاور بود نـــــور در آیینه ی شعرم شنــاور بود روزگارانی کـه بــــا پیــری سحرسیما در دلم شـــــور جوانی شعله ورتربود چشمه ی اندیشـــه ام سرشار از ماهی آسمــــان...

ادامه شعر
علی فیروزکوهی

شکوه عشق تو بر قامتم لعاب دهد به باغ عطر بهاران به گل عتاب دهد. من عاشق توام و سرنوشت دست خداست به جای آب اگر، زندگی سراب دهد. خدا بداند و دل، می پرستمت ای گُل مباد آن که دلم دسته گل برآب دهد ....

ادامه شعر
طارق خراسانی

رنگِ خود را اگرچه می بازند ذرِّه ها...، در مسیرِ اعجازند تا جهان را ز هم فرو ریزند درد و غم وحشیانه می تازند من به حیرت میانِ این غوغـا تار و پودم، سرود و آوازند ناله هـا بی شمار و ققنوس...

ادامه شعر
دانیال ظهرابی

اتاقی دارم از یادت .. پُر از کاغذهای مچاله .

ادامه شعر
مهناز چالاکی

لبخندی که طرح لبهایت را داشت کجاست ؟ خاطره لبخندت که در آواز ِ رازهای جهان برهنه می دوید ، کجاست ؟ می خواهم ، باشی نگاهم کن غربت در تنهایی غرور درسکوت این باقی مانده ی تراژدی ِ فریاد...

ادامه شعر
محمد جهانگیری

حس آن دارم که انگـــاری نگاهم می کنی با نگاه ِ نافذت هــــر لحظه آبـــــم می کنی پای من خورده نشان ِ ((این گزینه نادرست)) ب از... می آیی سراغم ، انتخـــــابم می کنی از تو خواهش می کنم نز...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

ای معلم ای عزیز! ای همیشه با جهالت در ستیز! روزگارت آفتــــابـی بــــــــاد و دنیــایت زلال تا قلم شد دستِ تو از تیغ، تیز گشت تاریکی مریض * روشنی دادی مــــرا تـربیت کــردی در ...

ادامه شعر
طارق خراسانی

غزلی ساخته ام رنگِ النگوهایت[1] تا ببندی سَــرِ هر بافتــه ی موهایت گر علی رغـم تحجر، بسرودم غزلی این غـزل را بکشان ، بر خطِ ابروهایت پهلـوانِ هنــرِ عشـقی و این بازوبند پهلــوانِ...

ادامه شعر
احمد الماسی

دیگر غزلی مخوان من به سپیدهایم خو کرده ام تلخ می نویسم سرد می خوانم و در بغض این کوره راه باریک تنهایی هایم را هر روز مرور می کنم و روز میلادم را که کبوتران جیغ می زدند خوب به یادم هست ... (....

ادامه شعر
نرگس  دوست

در حوض آب تنی می کنم ماهی ها تکه هایم را به ماه تعارف می کنند .. با چه دلشوره ای سرازیر خانه ات می شوم رودخانه ... از سینه ی من قطره ای نمی چکد من یک انار مکیده ام ... ...

ادامه شعر
طیبه طه (تهرانیان)

گر خود ز خود بر نخیزد آینه در پژواک شهد یقین با یک لحظه غفلت سیاهی را به ظاهر می نشاند آرایه دل ، در مقابل آینه بی هوش و گوش می برد جان را آنسوی غبار مجاز نمی باید باخت ...

ادامه شعر
فاطمه  لشکری "راحیل کرمانی"

هوایی شده ام! دلم دوباره سیب می خواهد پدرم راست می گفت من هیچوقت آدم نمی شوم!

ادامه شعر
سرخوش پارسا

می نوازم با دلم سنتور . باور میکنی ؟ دستگاه دلکش ماهور . باور می کنی ؟ پشت ابرتیره گی ها نور پنهان کرده اند چهره ام در سایه ها مستور. باور می کنی ؟ عشق یک پرده کشید و دیده گانم کور شد ...

ادامه شعر
مهناز چالاکی

در چشمهایم زنی است که خودش را بقچه میکند درمیان بازوانت و اشک میریزد اما ، گویی دستهایت را کم آورده ام مثل خیمه ی بی عمود در حال ویرانیم من درد هستم ، همه ِ درد. ...

ادامه شعر
اعظم  جعفری

می ترسم از آوارگی احساس از بی وزنی آرزوها از سرگردانی و تکرار رویاهایی که هرگز تعبیر نمیشوند. هر شب عصایی , دستم را می گیرد شانه به شانه ام , قدم زنان مرا به م...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا