تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
علی حاتمیان

باور کنی یا نکنی فردا تو تنهایی وقتی مرا از قلب خود هر روز میرانی شبها تو را گم میکنم در لای افکارم روزها به تو پشت می کند قلبی زمستانی... سرد است این قلب خراب از این به بعد با تو باور ...

ادامه شعر
حسن کریمی

«کوی دوست»
خداوندا چه زیبا ، بختِ من این بار برگشته .
که مژگان از کنارِ ،نرگسی بیمار برگشته .
سرای سینه شد ویران ، از آن آرایشِ مژگان .
دل انگاری ، ز رزمِ لشکرِ تا...

ادامه شعر
جابر ترمک

بگو دوباره به مردم که دوستت دارم تو ای شکوه تلاطم که دوستت دارم به رغم ایل و تبارت بخوان ترانه کوچ به شعر غرق تجسم که دوستت دارم بهار می رسد اما نسیم خواهد گفت به فصل حرمت گندم که دوستت دار...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

هرچه گشتم ... درهیاهوی این شهر هزار رنگ نبود اهل دلی که بفهمد شکستن قلب و غم دلتنگی من..

ادامه شعر
علیرضا رشوند

بانو...زنده به گورشدم ازاین تبعید... برایم ازسرزمین لبهایت بوسه های مکررهدیه بیاور...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

مرا دادی به دستِ موج غمها تو ای سیمین تنِ رخساره زیبا از آن روزی که دیدم بی وفایی شـدم تنهــا ترین تنهای دنیـــا * لیلی اله یاری * دلم خونین شد از درد جدایی ندارم طاقت این بی وفایی بیاور با...

ادامه شعر
علی حاتمیان

میترسیدم از هرزگی هات پشت نقاب یک شعر گم می شدم به چشمان درنده ات فکر می کردم و با معصومیت بچه گانه ام کتاب می خواندم چقدر از خنده هایت هرس می خوردم؟ چقدر بی خوابی هایم را گردن چخوف اند...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

دیگر‌کسی‌بدادمن‌ودل‌نمی‌رسد افسرده‌ام‌وزهر‌هلاهل‌نمی‌رسد درانتظار‌مرگ‌دلم‌ایستاده‌ام آن‌چشمهای‌آبی‌قاتل‌نمی‌رسد ...ً........................................ پریشان آن‌لحظه‌که‌موی‌خود‌پریشان‌کر...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

غم و غصّه که خندیـــدن ندارد و حــالِ زارِ مــن دیــدن نـــدارد گُل پژمرده ی این دشت غمگین به چنگالِ خــزان چیــدن نـدارد * لیلی اله یاری * غزل بانو ! نگارم بودی ای کـاش تو یاقوتِ اَنـارم بـ...

ادامه شعر
سجاد صادقی

این دو روز زندگی بیداد می خواهی چکار ؟ ای سراپا های و هو فریاد می خواهی چکار ؟ تو که از عزم جهان راسخ تری ، من دیده ام ! توی تقویم خودت رخداد می خواهی چکار ؟ این جهان در به در بازیچه ی دست تو شد ...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

اگر...... جزءتو........... عشقی دگر دارم.................. سزآوار آه توهستم.......................

ادامه شعر
جابر ترمک

تو از تبار بهاری که سبـــــــــــز می بینی بهار شعــــــــــــــــــــــر مرا از مدار پائینی به یک غزل دل تنگم هوا کنـــــــــد گل را درست بین همین شعر هــــــــای آئینی تو از میان غزل هــ...

ادامه شعر
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

" تو مال منی" " sen benimsin " از کتاب " از قدمهای تو " " senin adımlarından " ____________________________________ ابرهای اینجا şuranın bulutları خاکستریست bombozmuş و در مقابل آسما...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

منــم پاییـزِ سـرد ، ای نازنیــن ، محبــوبِ طنّـازم دلم خون شد از این اخمت،تو اِی معشوقِ لجبازم مـرا امشب به آغوشِ پُر احساست ، پذیـرا باش که من بـا نـازِ لبخنـدت ، نَــوازم ســازِ اعجــازم تبسّم ...

ادامه شعر
سجاد صادقی

با چشمک ناز همسری می میرم با شیوه ی خوب دلبری می میرم از روی علاقه ی شدید قلبی ... با رنگ قشنگ روسری می میرم هر لحظه به راه و روش تازه تری ... یک روز به سبک دیگری می میرم تا خسته و آزرده نگردی ب...

ادامه شعر
کرم  عرب عامری

من یعنی : دیروز تو یعنی : فردا وامروز یعنی : شبی به بلندای عمرم ب.ع

ادامه شعر
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

هنگام خواب در عمق چشمان آرامش زنبقی دعا میکند با قنوتی سبز تر از احساس پاک میخواهم آسمان را با بی ریاترین قلمی از جنس عشق پرواز کنم و با بوسه ای از جنس خدا تا دورترین سحابی آغاز ببرم قبله ا...

ادامه شعر
مرتضی (اشکان)  درویشی

تا قیامت برسد غزل نفس خواهد زد روح دلباخته بیرون ز قفس خواهد زد رود با چشم ترم نسبت نزدیکی داشت سیل اشکم به تن سرد ارس خواهد زد غیر معمول ترین حادثه در تاریخم مثل برفی که بهاران به طبس خواهد زد ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

گلبرگِ لبت دوای هر دردِ من است آغوشِ تو گرمیِ دلِ سـردِ من است گفتی ز سَفَر، تو را چه سوغات آرم دیدارِ تو بهترین رَه آوردِ من است ... * لیلی اله یاری * .... پندی بشنــو بهانه کــم کن ، ای دل ...

ادامه شعر
محمد جوکار

تا صدای گامهایش ، اندکی نزدیک شد واژه های یک غزل ، با دیدنش ، تحریک شد گاهگاهی ، زیر لب غر می زد و بی اختیار تیر چشمانش ، بسوی قلب من ، شلیک شد خنده هایش ، با صدای اشک هایم ، محو شد سایه رو...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا