- لیست اشعار
- قالب
- سایر قالب ها
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اعظم جعفری
در10 /02/ 1394 -
حکیمه کمایی.دلتنگ
در10 /02/ 1394 -
زهره معینی منفرد
در10 /02/ 1395 -
علی سلطانی نژاد
در10 /02/ 1355 -
سیامک عشقعلی
در10 /02/ 1368
در کوچه باغ احساس، وقتی قدم به خِش خِشِ برگهای خزان می سپارم.. فاصله ها میان من و تو طبل جدایی میکوبند و ما را تا مرز جنون همراهی میکنند.. اینک دل به دست سرنوشت می سپارم شاید..!! شاید روزی...
ادامه شعرنوشیدن یک فنجان قهوه.. با طعم تلخ تنهایی.. به شیرینی یادت میارزد.. سراب..ش.ن
ادامه شعرنمیدانم چه میگویم نمانده در من ایمانی ولی بر این تن زخمی تو هم دردیو درمانی دلم خسته،بدن بی جان،در هوای نفس درگیرم تنم جان دگر گیرد اگر بازم تو را بینم در این صحرای گُل گشتم ندیدم همچو تو بویی منه عا...
ادامه شعربشکن نوای نی شکن ای مطرب آوازه خوان بشکن صبوی و می شکن بر راه ما آوازه خوان جامی دهم در پای آن لات و هبل مفراق جان جانی بده در بر مرا ای جانی و مصباح جان صوت اناالحق گویمت در هر مکان بر هر دخان حو...
ادامه شعرپنجشنبه ها به قبرستان روستا می روم مرسوم است از خانه زیاد دور نیست نه برای فاتحه به مردگان بلکه برای دیدن زندگان برای تماشای مردگان زنده که در میان قبر راه می روند چند ثانیه در کنار سنگ قبری مکث می...
ادامه شعرمن میان باغ انگور تو دم از حور و رضوان میزنی من پی می و شراب تو دم از نماز و قرآن میزنی من مست و خراب عالم تو دم از هوش و جان میزنی من جام می به دست تو انگشتر عقیق به دست من اندر فکر یار منتظر دیدار ب...
ادامه شعرسخت است دل کندن از خیالی که تنهایی هایم را زندگی می کرد طفل خیالی که هیچ وقت بالغ نشد خسته از آغوش نامادری ناکامی هایش را زار می زد... دست هایم از آستین صبر بیرون مانده وپای خواستنم دراز تر از گلیم ا...
ادامه شعرخوش به حالِ تو که داری، خودت را وای به حالِ منِ بی تو
ادامه شعر[ دل نوشته ای بر حزب ۱ ، سوره حمد و آیات ۱ تا ۴۳ تا سوره بقره ] آن چیزی که آموختم و هیچ ندیدم در مدرسه بود درسهای بیخود که شنیدم نان دادِ باباهای معلم را شنیدم نان دیدم و زجر های بابا را نشنیدم آب...
ادامه شعر[دل نوشته ای بر حزب ۲، آیات ۴۴ تا ۷۴ سوره بقره] شکر یزدان که به حافظ آموخت قطره ای درک کند از اقیانوس قطره شد اما به حافظ دریاست سیر، در اقیانوس الله زیباست آیه ۴۴- أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِ...
ادامه شعرو انسان زاده شد در سرزمینی که از دل آتش بیرون آمده بود. و چه دلنشین است همنشین آتش شدن. آنچه از این دل آتش جوانه زد و بیرون آمد، همان الهام نادری بود که از طرف معبود به مخلوق شد. و اینگونه شد...
ادامه شعربسیاری، آمدند رفتند تو نیامدی، اما ماندی تا به ابد .
ادامه شعرتو را چقدر بت تو را چقدر آرنج به سنجیدن صندلی واداشت تو را چقدر بت گلوبند به گلوبند خود را رو به روی آینه شکستن نشاند تو را چقدر چتر آویخته از باران تو را چقدر اتومبیل چرخان در آسمان تو را چقدر ماه تا...
ادامه شعرآفریدگار مهربان * * * * هرموجودی را که در دنیای من آفریده قبل از تولد خصلت ها، غریزه روحی وروانی او را در مرحله رحم به پایان رسانده است. *حیوان آن چیزی هست که اورا ساخته اند. اما انسان اشرف مخلوقا...
ادامه شعرای دوست * * * * ما جان می دهیم در ره دوست دوستی که؟ جان هم ناقابل اوست میلادکاویانی.دفتر.دوستیص۲
ادامه شعرتا به خود آمدم دیدم که تو آرام آرام در بر گرفته ای تمامِ من را مثلِ یک پیچک تمامِ نرده را
ادامه شعربه نام خالق زیبایی ها * * * * * آفریدگار مهربان عاشق زیبایی هاست وتمام جهان هستی را به زیبایی بی انتها آفرید از آسمان خورشید،ماه و ستا ه هایش تا زمین، دریا،جنگل وتمام زیبایی هایش ،ای من انسان مثل آفری...
ادامه شعرشجاعت مستلزمِ صداقت . . . در،دوستی های ابدی است. میلادکاویانی.دفتر.دوستی.ص۱
ادامه شعرآرزو می کنم ای کاش، بهاری برسد که تو باشی و بخوانم با تو، شعر دلتنگی را سیب از شاخه بچینم با عشق تو بخندی و صدایت گرم است خوب می دانم این، چه خیال انگیز است چه صفایی دارد که نگاهم به نگاهت بیفتد و دلم...
ادامه شعر