3 Stars

تکین

ارسال شده در تاریخ : 25 اردیبهشت 1401 | شماره ثبت : H9420812

تو را چقدر بت
تو را چقدر آرنج به سنجیدن صندلی واداشت
تو را چقدر بت
گلوبند به گلوبند خود را رو به روی آینه شکستن نشاند
تو را چقدر چتر آویخته از باران
تو را چقدر اتومبیل چرخان در آسمان
تو را چقدر ماه تا درخشش سینه ات دریاچه ای دید
تو را چقدر بوسه در فلوت دمید و در فلوت دمید و در فلوت دمید و
به پایان نقش پروانه ها
در صفحات زیست شناسی رسید
تو را چقدر رقص
می خواست که تکرار کند و بت ها مانند فواره ای بر خود فرو ریختند
تو را چقدر حوض
میان بال نیمکت ها نشست و
ابر را تماشا کرد
تو را چقدر مرز ادامه داد میان شلیک گوی های غیبگویی به یکدیگر
تو را چقدر گلوله
در تابش نمک و رنگ صورتی مرگ
تعقیب کرد و
مدال پاسخی کنار دکمه های پیراهنش نیاویختند
تو را چقدر مه
در پیچ جاده های خواب آلود پنهان می کردند و
هنوز
در اعماق دره گلی پیدا بود
تو را چقدر لامپ مانند بادکنک های کوچک در گلوی نورانی خود نفس کشیدند و
فردا
صبح بود و
صبح بود و
صبح بود
تو را چقدر ساعت به وقت کبوتر کوک کردند و نیمه شب از میان خط ها
به دست های لرزان عقربه خندیدند
تو را چقدر من
میان من های متعدد کادو کردند و
میان راه ماشین اداره پست آب شد
و به چشم های من فرو رفت
تو را چقدر پرسش
تا مسیر حلقه های آویخته پیش رفتند و
تو را
چقدر نام؟!
می گردند و
میان لب ها نیستی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 75 نفر 112 بار خواندند
امیر عاجلو (26 /02/ 1401)   | صدرالدین انصاری زاده (26 /02/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (26 /02/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا