تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محمدهادی صادقی

«آسمان تار» روزگاری آسمان تاریک و ظلمانی نبود پیرو نفس هوا آن خوی انسانی نبود تابع نفس هوا هرگز نمی شد آدمی نفس آدم اینچنین شمشیر بُرّانی نبود چشمه می جوشید از عشق و محبّت آن زمان آدمی بند و ...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

اسم من جوجه اردک زشته با پَرایِ مزخرف نیلی همه همشهریام بادومن کلمم توی شهر آجیلی سرنوشت کزت شبیه منه اونو پیش تناردیه بردن من ولی توی خونه ی خودمون روحمو زنده زنده میخوردن تو تنم یک ژپتوی پیر...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

سوزش قلم ✍ ای جان به فدایت که دوران عوض شده آن گل که بینی به گلستان عوض شده ایام گل وپونه و وفای به عهد آن ریزعلی و آرش وکمان عوض شده این عشق ها که بینی سربه سر فسانه است عهد کهن وعده و پ...

ادامه شعر
شهریار جعفری منصور

بی رنگ و بی وقت تعلقی ندارد باد بی مکان

ادامه شعر
شهریار جعفری منصور

ریشه ام در خاک دستانم در آسمان پوست انداخته ام

ادامه شعر
قاسم  لبیکی

توهستی به بخشش ، چو معنای باران نسیمی ز روحت ، کنی هدیه از جان لطافت ، صفا ، مهربانی و رحمت ز ابر وجودت ، بباری به حکمت تو دریای جودی ، تو کوه سخاوت تو طوفان مهری ، تو موج طراوت ...

ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

بنام خدا مادر مهربان (غزلی بر پایه حروف کلمات «مادر مهربان» در شروع ابیات) مادر، (م) محبت از وجودِ تو عیان گشت ثناگویت خدایِ مهربان گشت ( ا ) امانت_دارِ مرواریدِ خلقت صدف در عمق جانِ ...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«عالم دَمیست» یکی روبهی شیر غُرّان نشد در این بیشه روبه چو سلطان نشد در این شوره زاری که روئیده خار چنین شوره زاری گلستان نشد دل آدمی تار و ظلمت که گشت در آن ماه تابان فروزان نشد چو شد پیرو ...

ادامه شعر
نازنین بیداد

نترس قایق من موجی که غرق نکند،بالاترمان می برد

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه المهیمن فرسایش ایمان بگو ای دوست در این خانه ویران چه کنم باید از وحشت کاهندگی جان چه کنم ذهن من قفل شده از سر ارشاد بگو که در این ناحیه بی سر و سامان چه کنم غرق صد درد فراگیر و فزاینده شدیم د...

ادامه شعر
علی مزینانی عسکری

شب است و باز سکوت و تنهایی من و خیال و غم و درد و رهایی دوست دارم باز در این سکوت و کنج خلوت خویش بخوانم بنویسم و بسرایم نمی دانم از چه از کی فقط باید بنویسم من سالهاست به چنین عزلتی عادت کردم با سکوت...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«روزگار غم» در رهگذر عمر بجز غصّه ندیدی آوای خوش مرغ هَزاری نشنیدی دیدی شده مجنون ز فراق غم لیلی با بال شکسته که به مقصد نرسیدی چون شمع شدی شعله زدی پیکر جان را پروانه صفت گِرد سر شمع پریدی ...

ادامه شعر
مهدی سلمانی میاب

شعری دیگر در وصف صادق جان????❤️ رفیق عزیزم ، امیدوارم خوشت بیاد???? ????‍???? #صادق_خزایی ???? ❤️چه بگویم صادقم از نام نیکت ????که میگردم فدا بر نام نیکت ????ز صادق خوی خوب را من بدیدم ????چو صا...

ادامه شعر
 رزیتا دغلاوی نژاد

شعر دوره ارزانیست سروده دکتر رزیتا دغلاوی نژاد دوره ارزانیست........ چه کسی می گوید که گرانی شده سرلوحه جبر جبر کل شامل ارزانی و صبر دل رباینده شده قیمت خائن به وفور دل غم دیده مجنون ز غمش کرده ...

ادامه شعر
علی صفر  اکبری

ذل روزی ماه شوگار منی ا دالکه آروم جون منی خاو و خیالم دالکه بگردم چی پروانه و دور تو ا دالکه تو کل کسونمی دردت و جونم دالکه دنیانه مه بی تو نمیهام ا دالکه افتاو آسمونمی ماه شویامی دالکه ار نویی رو...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

یک عمر از داغِ ابالفضلش غمین بود اُمُّ البنین نامَش، ولی تنهاترین بود خود را کنیزِ زینب و کلثوم می خواند هر چند بانویِ امیرَالمؤمنین بود در خانه ای خاکی ولی سَرشارِ از نور با عرشیانِ آسمانی، هم نش...

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

با گذشت زندگی فهمیدم دوستانم دشمنانم بودند اخم کردن بهتر از لبخند است خندیدم که یه عمر محزونم غم هزاران بار یکبار شادی دَرِ خانه ام نزد تا حالا پس به کی محو می‌شود دردهایم ای خدایا ای خدایا ای خدا...

ادامه شعر
نرگس پاکدامن دنیوی

مریما روز میلاد عزیزت شاد باد هدیه ای دادی به من آن روزگاران یاد باد هر دو بر نام مسیحی سجده ایم من در اینجا مسلک و تو در ملک جهانی آزاد من به تو دِین ازل دارم تو به من حرم مسیحا داده ای پس گَه گُد...

ادامه شعر
علیرضا امیدی

میگوید: کم شد ز جمع خسته دلان یار دیگری / بر دار رفت پیکر سردار دیگری میگویم: نه خسته دل بود و نه پیکرش بر دار پایوری شجاع بود و مرامش سردار چون عهد بسته بود با عشق خود حسین گفتندش قبول شدی، سربندت...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه الله النور شب های بی فردا مادر بدون نور تو در قلب و ذهن ما تاریک تاریک است این شب های بی فردا هر لحظه پیش چشم ما گردد تداعی باز آن صحنه های تلخ و پرآشوب جانفرسا شرمی نکردند و به تو بی حرمتی کر...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا