تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۲۲) غمی برده است با خود باورم را تمام شعرهای بهترم را بیا با گریه‌ای سنگین عزیزم بلرزان شان‌های دفترم را #### غم ما بی‌ نصیبی نیست مریم به غیر از ما غریبی نیست مریم بیا شلیک کن تا من بمیرم ج...

ادامه شعر
بهزاد غدیری

اى که از کوچه ى معشوقه ى ما می گذرى وز کنار منِ افتاده ز پا ، می گذرى روزگارى من و دل ، ساکن این کو بودیم پا به هر جا که نهى ، از در ما می گذرى بارى این کوچه همان است که حافظ فرمود اى که از کوچه ى...

ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

دوباره برایت غزل می‌نویسم! تو را واژه‌ای بی‌بدل می‌نویسم! غزل چشمه‌ی شهد شیرین عشق است تو را در شروعش عسل می‌نویسم! غزل جاری عطر سرریز تو من این عطر را صد بغل می‌نویسم! تو را تا ابد می نویسم، و...

ادامه شعر
شیما رحمانی

تا نهادم سر به رویِ شانه ی عشقش داد زد مادر؛ لنگ ظهر شد برخیز دیگر!

ادامه شعر
farid naderi

ای زیبای دست نیافتنی تو زیبای دست نیافتنی هنوز خودت که نه نمیدونی چقدر جذاب نشون میدی هر چی بگم تمومی کمه دل کندن ازت که نه نمیشه شک ندارم دنیا مثل تو زیاده ولی دل رو دلم مُهر دل نزده همش میخوام د...

ادامه شعر
سروش اسکندری

می روم تا پیدا کنم تو را در انتظاری که تماشا کنم تو را می روم تا عروج آسمانی ز آسمان که سوا کنم تو را می روم تا پشت پنجره آرزوها عاقبت دل را شیدا کنم تو را دیدمت بر دیده ی عشاق امشب باقی...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۲۰) دو چشم خیس و خسته‌ام تو را شنید و خواب شد دلم تو را برهنه دید و از خجالت آب شد پس از برهنه دیدنت و عید دوزخم مده و این گناه عاشقانه عاقبت ثواب شد شکست شیشه ی دل از شکنجه‌های چشم تو ببین ...

ادامه شعر
سروش اسکندری

بوسه بر چشمت تو را زیباتر می کند نگو؛ببین حال مرا بهتر می کند می کشم تَرسیم رُخت بر برگ کهنه یاس ... این بار تو را از همه؛پریچهره تر می کند ...

ادامه شعر
کیوان هایلی

بودم به خواب غفلت اندر زمانه گویا آتش زدی به جانم، یکدم اشاره گویا دادی بشارتی تو بر من در این زمانه گفتی بکن مدارا، کم کن گلایه گویا ...

ادامه شعر
جواد مرادی

از این حصارِ اندوهناک رنگین‌کمانی‌ات بگو با رنگ پریدگیِ کدام فصل به کجا سفر کنم که بهار نباشد،؟ حالا من جاده‌ها و خط قرمزهای بارانی. جوادمرادی ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

دخترِ قصّه هایِ ایرانی! عطرِ پیراهنت، غزل ساز است تا تو هستی، همیشه مستم من چون لبانت شرابِ شیراز است گیسوانت شراره‌یِ خورشید مثلِ موج اند، موجِ دریایی نه...، بلندند چون شبِ یلدا بی نظیر و لطیف و ر...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۲۱) قصه ی بُهت من و چشم تماشایی تو بخت مجنون من و خنده ی لیلایی تو سبزی این غزل آمیزه ی رنگ من و توست زردی روی من و آبی دریایی تو نوبهار تو مگر زرد مرا سبز کند برگ ریزان من و فصل شکوفایی تو ...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

همچو شهرِ سوت کوری مثل یک بیگانه ای مانده ام در انزوایِ بی کسی و خانه ای                        گشته ام  زار و ملول جان از فراقِ روی تو   در دلم  دیدار  تو  گردیده  چون  افسانه ای  من که مشتاقِ تو...

ادامه شعر
شیما رحمانی

تو جانم را بغل کردی و درد از جسم‌ِ من پَر زد عجب شوری به پا کردی سراسر شعرِ نابی که!

ادامه شعر
سامان نظری

انالله و انا الیه راجعون تقدیم به مرحوم پدر بز گ گلم یوسف علی داداشی روحشان شاد و یادشان گرامی خدا تمامی رفتگان رو ببخشد و بیامرزد انشالله خداوند سایه پدر و مادرانتان را از سر شما کم نکند پدرم عه...

ادامه شعر
بهزاد غدیری

ما شاپرکیم و پَرِ پرواز نداریم ما کنج قفس پنجره ای باز نداریم روزی که چمنزار شود نغمهٔ مرغان ما بسته لبانیم که آواز نداریم از گریه ما هیچ کسی ناله نسازد ما نالهٔ سازیم که دمساز نداریم در این دل پ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۱۹) وعشقِ با دلِ غمگین نشان یاد شماست خیال یوسف کنعان فقط نماد شماست دراین غروب غزل را فدای چشمت کرد کسی که گوشه نشین است خانه زاد شماست به استخاره ی چشمت شروع شد دنیا دوباره پلک بزن نوبت مع...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف نهان واری عشق ّبا آن که به ظاهر از نظر گم هستی ای عشق تو در میان مردم هستی هرچند که در ضمیر ما مدفونی تو کهنه شراب در دل خم هستی ۹۱۹ **** تغییر نظر وقتی دیدم گرم ترنم هستی با خود گفت...

ادامه شعر
سحر فهامی

توشه ام از شهر تو تنها شکستن بود و بس شهرت چشمان تو بر دل نشستن بود و بس زد خراشی بر دلم شلاق مشکین موی تو چون شگرد و شیوه اش آشفته کردن بود و بس...

ادامه شعر
کیوان هایلی

بر بام دل نشست و همچون ستاره تابید بر چشم دل نشست و مانند هاله تابید گویا که یک فرشته در طالع رُخم بود گفتم که او بداند، نوری به سایه تابید ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا