- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
لحظه مرگم را از دست داده ام زمانه با ساعتهای دیجیتالیش له ام می کند من لحظه مردنت را با تو تقسیم می کنم به نسبت یک به صفر اصلا هم سیاست نیست من دوستت د ارم ساعتهای دیجیتالی حاضرند شهاد...
ادامه شعردر نیمه های یک شب تاریک آن لحظه که گل داد گلبانو آمد که شعر دفترم باشد رقصنده ای در باد گلبانو . بر کهکشان دفتر شعرم خورشید تابانی هویدا شد بر ظلمت شعر ترم تابید با چرخش...
ادامه شعربی تو انار دلم پرخون و یلدایی من موندم و حسرت و صد سال تنهایی یلدا رسید و تو باز بر نمی گردی شصت ثانیه دیدارو یه عمر شیدایی در تب عشقت سوختم چقدر نامردی افسوس به روی خودت هم نیاوردی چله نشین ک...
ادامه شعرزمستان حریفِ عاشقیها نمیشود، خیره بر خواب خرگوشیاش خندهها را به سویت پرواز میدهم؛ چشمها را باز بگذار ما برای بهارمان هزار خواب دیده ایم ...
ادامه شعریک شاعر حالی به حالی رو .......؟ این نقطه چین های سوالی رو برگرد ...یلدا هم رسید از آن راه دیوونه کردی این حوالی رو ای خاطرات خوب دیروزم ای یار یلدایت مبارک باد یاد تو سوز استخوان سوزم گلنار...
ادامه شعرشهر ما خاموش است شاید این خاموشی در تمام شب های پاییز در دو صد شهر دگر سایه افکنده به سر! چه هیاهوی مهیبی است زمین دل چه مشکوک به بیراهه رود طرد و متروک، در این ذن زمانه پای در بستر این جاده ...
ادامه شعریک، دو،چهار، هفت،... پلکان را کنار میزنم پلکهایم بالا می مانند یک ،دو ،سه، چهار ،... از روزی که ستارها را پس وپیش کردی دیگر نتوانستم مرتبشان کنم. ...
ادامه شعرتو دورتر از جغرافیای من، جانم را به جنون علاقه می بَری و من بی دست و پا تر از یک تاریخِ خیس همیشه دلتنگِ توام ؛ کاش نام مرا در کتاب فاصله ها نمی خواندی ......
ادامه شعرباز میری و دو چشمم از عقب خون میکنی ناجـوانـمردانـه دل را بـاز دلخــون میکنی . بـا سـر زلـف تـو بسـتندم چـرا ای نـازنین ایـن قـضای آسمـانی را دگـرگـون میکنی . ماروش من ای طبیب ازدرد میپیچم به خود ...
ادامه شعرخورشید رسوا گفتم که عشقت ماه من شبها به رویا میرود گفتا تمام منظرش ، بی پرده رویا می شود گفتم چراغ چشم او ، دیگر نمی بیند تو را گفتا کدامین عاشقی از دیده شیدا میشود گفتم که هر شب میرود در...
ادامه شعرغزل ترانه ترین احتیــــــاج تنهایی ست تمام ذوق بشـــــــر در رواج تنهایی ست جهان گذشته و خواهد گــذشت بعد ازاین زمان همیشه به میل و مزاج تنهایی ست پرنده باش که پروانگی خطــــــــ...
ادامه شعریلدا در انتظار تو نشسته بود که اینقدر بلند شد ، کوتاه بیا سخت دستخوش تکاملم. محبوبه طاری دشتی
ادامه شعرامروز برمیگردی... صدایم را جلو آینه صیقل میدهم و گل رز خواب رفته را از درون کتاب بیدار می کنم... تو امروز برمیگردی و من بی درنگ تو را در آغوش خواهم گرفت؛ تو با احساست مرا سخت می فشاری ...
ادامه شعرطاقتم بیشتر از تشنگی های جدایی شده تلخی فاصله ها خمارتر از هرویین شده انتهای کار من گریه در آغوش باران شده آخر سفرنامهی من مردن در آعوش تنهایی شده .... زمان انگار مرده است عقرب های س...
ادامه شعرآمد و در آینه تا جا گرفت شورش بالای تو بالا گرفت آینه تصویر تو را دید و گفت میشود اینگونه چوگلها شکفت با عطشی زلف تو از پشت سر ریخته احساس تو را تا کمر گم شده در جنگل گیسوی تو سوزن اندام تو در ...
ادامه شعرزخم این فاصله یک بار ... کــــــــــــــه باور بکنی تو مرا جای (تو) بگذار ... کـــــــــــــــه باور بکنی منظره مبهم و من با غـــــــــــــــــــــزلم درگیرم خط بزن آینه ی تار ... کـــــــــــــ...
ادامه شعربی تو شبانه های من، خمیازه وار شرم سپیده دارند؛ کاش می آمدی تا برای آرزوهایم خواب ها را به آتش می کشیدم
ادامه شعربرف ببارد یا سنگ جاده بسته باشد یا لغزنده انتهای این راه در انتظارت زانو بغل کرده ام امین محمدحسن زاده
ادامه شعریادم نبود حوض ماهی ها بی آب مانده و تنها تکه ای از یادبود روزهایمان کف کاشی ها جان میدهد! وقتی با ثانیه های نبودنت فراموش میکنم که کیستم ! و چه زیباست آئین یادهای رفته ی خیالی وق...
ادامه شعرکمی بی بهانه، چقدر عاشقانه... پر از شِکوه و غصه و بی کسی... دلم پَر کِشد سویِ تو ... ای دریغ!! چه کس را بدانی تو یار غیر من؟؟ چه کس می شود یارِ تو؟، یارِ من؟؟ چه کس ماهِ تو می شود یا...
ادامه شعر