بی تو انار دلم پرخون و یلدایی من موندم و حسرت و صد سال تنهایی یلدا رسید و تو باز بر نمی گردی شصت ثانیه دیدارو یه عمر شیدایی در تب عشقت سوختم چقدر نامردی افسوس به روی خودت هم نیاوردی چله نشین کوچه ی غم ها شدم و یلدا رسید و تو باز بر نمی گردی؟!
شاعر از شما تقاضای نقد دارد
احسنت.....
روزی عاقبت دختر خورشید را خواهم دزدید و به جنگل خواهم گریخت ! H H H H H H H سالهاست به نردبانی بلند می اندیشم ! مسعود احمدی .(و مثلا آن Hها نردبانند !) درود بانو تیمور نژاد گرامی. زنده باد ...
لطیف و دلنشین درود بانوی شعر
درود بر شاعر گرامی شعر شما را خواندم موفق باشید در پناه حق فرزین خورشیدوند
درود...بسیار زیبا و دلنشین
هزینه کتاب + هزینه ارسال از طریق پست
نظر 5
علیرضا خسروی 02 دی 1394 23:12
احسنت.....
مسعود احمدی 03 دی 1394 03:13
روزی عاقبت
دختر خورشید را خواهم دزدید
و به جنگل خواهم گریخت !
H
H
H
H
H
H
H
سالهاست
به نردبانی بلند می اندیشم !
مسعود احمدی .(و مثلا آن Hها نردبانند !)
درود بانو تیمور نژاد گرامی.
زنده باد ...
نسرین قلندری 03 دی 1394 10:24
لطیف و دلنشین درود بانوی شعر
فرزین خورشیدوند 05 دی 1394 02:49
درود بر شاعر گرامی
شعر شما را خواندم
موفق باشید در پناه حق
فرزین خورشیدوند
امین محمدحسن زاده 05 دی 1394 11:07
درود...بسیار زیبا و دلنشین