تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن کریمی

« بیابه خلوت من » بیا بخلوتِ من ، جانِ من ، ز ِمن نهراس بیا که بوی ِ تنت را ، گلُم ، کنم احساس مراست شوکت ِ نادر ، توئی غنائمِ هند بیا به قابِ نگاهم ، چو کوهی از الماس به کِبر روی مگرد...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

ساقی بیا که سعد فلک مرغ بام ماست دیباچه‌ ای ز عشق و محبت مرام ماست بخت بلند و اختر رخشان زُهروی بر ما ملازم و سندش خوش به نام ماست امشب ز حسن عاطفت یار دلنشین شیر و عسل مساعد و شکّر به کام ما...

ادامه شعر
مرتضی برخورداری

آتش نه فقط سوخت ز پروانه پری را سوزاند از این غصه زعالم جگری را زینب شبی از مادر خود قول گرفته ست دیگر نرود باز کند هیچ دری را...

ادامه شعر
یعقوب سلامت

عمری در پی پاکی دویده ام پاکم ولی زمردم دنیا گزیده ام این رسم مردمان دنیست ای فلک تهمت زنند به من ها که عابدم من راه او می روم وعاقبت خوش است بگذار اهل زمانه ، به مثل ها ملامتم تاآن زمان که ن...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

با خودروی اشعار خود در جاده¬ی عشق توام در تونل تاریک غم، نوراده¬ی عشق توام عشق توام ره می¬شود. عشق توام ره می¬برد عشق توام ره می¬زند. در جاده¬ی عشق توام بی¬خود چو می¬باید که شد، با...

ادامه شعر
مهناز نصیرپور

نیایش خداوندا به یاد تو گشودم پلک خود را باز که خورشید جهان از مهر آغوشت گرفته نور و گرما را ... مرا در بر بگیر هردم که طاقت آرم این کابوس سرما را... خداوندا مبادا دستهایم را رها سا...

ادامه شعر
علی ناصری

بی بال وپرم توان پروازم نیست بی زاد ره ام امید آغازم نیست غافل شدم وزاد ره ام دزد به برد بی ساز من ام، امید آوازم نیست علی ناصری ...

ادامه شعر
علی ناصری

از سرشب تا به سحر بارش یک ریز بود درتن شب جان ومن از شوق تولبریز بود اشک شبم حاصل یک بوسه وپیوندبود چشم نگر عین هلال شب شب ،ریزبود ...

ادامه شعر
حسین  حاجی آقا

ما را نفسی بود که التماس کنیم خواهان توام چرا که جفا کنیم در شب های رقصنده خاطراتم ماه روی من توئی و من وفاکنم...

ادامه شعر
محسن احمدیوسفی گیومردی

یا رب در این ظلمتکده،فانوس نومیدی بکش روشن چراغ دیده را ، با آب آهنگین نما ناگه به تیر غمزه ات ، نه مرحمی بر زخم دل یا با شرار قهر خود ، خاموش کن خورشید را دانم چو از روی کرم ، مهرت بجنبد،در...

ادامه شعر
abolfazl effati

به نام خداوند قمری و سار خدواند زیبایی لاله زار خداوند ابرام خداوند لوط درود بر معمار دانه بلوط

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

پایان منی و هم سر آغاز منی
سیمرغ منی شهپر پرواز منی
در فرصت واژه ها نمی گنجی تو
در سطر دلم هستی و دمساز منی
...

ادامه شعر
حسین  حاجی آقا

دل مزار عشق است و دیوانگی سرخوش و مستانه و بیچارگی دل به دامن می زند پروانه را شمع می سوزاند دل دیوانه را

ادامه شعر
مریم موسوی

طریق عشق جز "وجه" تو در قدح نبود مهدی جان (عج) جز پرده ی چهره ای کبود مهدی جان (عج) می گفت: طریق عشق را با صد شرح از حادثه آن عطش سرود مهدی جان (عج) پ.ن: وزن: مستفعل فاعلات مفعولن فع ...

ادامه شعر
حسین  حاجی آقا

این دل چه کند ز دست تنهایی خود
زین خواب که تعبیرش ویرانی ماست

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

پیاده آمده اند این همه مسافرها به نینوای تو در اربعین چو جابرها اگرچه خولی و شمر و یزدها هستند ولی به سمت تو مایل شده است خاطرها و هرچه نعره ابن زیاد گشته بلند ببین به جاد...

ادامه شعر
مریم موسوی

بعد از یک اربعین فراق نذر قدم های بانو حضرت زینب سلام الله علیها رباعی اول: طی شد غم هجر روی محبوب، حسین (ع) بینا شده باز چشم یعقوب، حسین (ع) هر چند گذشت اربعینی ز فراق زینب (س) شده در کنا...

ادامه شعر
مرتضی برخورداری

در شام غریبانه ی خود ماه نداشت در سینه بجز از غم جانکاه نداشت بی شک ز پدر غریب تر بود حسین در غربت کربلا دگر چاه نداشت ...

ادامه شعر
محمد جوکار

"هر که در این حلقه ، مقرب تر است جام بلا ، بیشترش می دهند " باده گساران شراب الست باده ی خونین جگرش می دهند هر که در این عرصه ، چو سیمرغ شد معرفت و بال و پرش می دهند هر که شود ، محرم اسرار...

ادامه شعر
مریم موسوی

یا قمر بنی هاشم (ع) با دیدن مشک پاره بی تاب شدی با تیر عدو ز دیده خوناب شدی زهرا (س) که کنار علقمه نزد تو شد با دیدن روی یاس تطیاب شدی پ.ن: وزن: مستفعل فاعلات مستفعل فع تطیاب : [ ت َ ] ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا