آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

کُشتی‌گیر بهار

ارسال شده در تاریخ : 14 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H949749

چشم آسمان روشن
اُردو زده افق
با ابرهای بهشتی
بر کمر کوه
پنجه می کِشَد
خورشید
به دلِ تنگِ پنجره بگو
با عینکی شکسته
پایی لنگ
با روشنایی نجنگ
بهار پیچیده در
فتیله ی جهان
گُر گرفته تاریکی
زندگی تابیده
ازین گود جهان
قهرمان فصل ها
دستِ پُر آمده
دلت روشن
ای آسمان!
لبخند بزن

#مینا_یارعلیزاده

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 9 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 158 نفر 504 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (14 /02/ 1399)   | معین حجت (14 /02/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (14 /02/ 1399)   | سعید اعظامی (14 /02/ 1399)   | خسرو فیضی (14 /02/ 1399)   | مسلم روانان مهر (14 /02/ 1399)   | محمد مولوی (14 /02/ 1399)   | علی معصومی (14 /02/ 1399)   | مینا یارعلی زاده (14 /02/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (14 /02/ 1399)   | حامی شریبی (14 /02/ 1399)   | سیدمحمد طباطبایی (14 /02/ 1399)   | علی روح افزا (14 /02/ 1399)   | منوچهر فتیان پور (14 /02/ 1399)   | جمشید اسماعیلی (14 /02/ 1399)   | فاطمه رحمانی (14 /02/ 1399)   | عباس ذوالفقاری (15 /02/ 1399)   | حدیثه احمدجو (16 /02/ 1399)   | مرتضی اقاوردی زاده (16 /02/ 1399)   | مریم پیروزیان (16 /02/ 1399)   | حسین یوسفی رزین (17 /02/ 1399)   | زهره خمری (21 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /02/ 1399)  مسعود مدهوش (14 /02/ 1399)  محمد رضا درویش زاده (14 /02/ 1399)  علی معصومی (14 /02/ 1399)  علی روح افزا (14 /02/ 1399)  منوچهر فتیان پور (14 /02/ 1399)  عباس ذوالفقاری (15 /02/ 1399)  مریم پیروزیان (16 /02/ 1399)  حسین یوسفی رزین (17 /02/ 1399)  زهره خمری (21 /02/ 1399)  محمد مولوی (11 /03/ 1399)  
تعداد آرا :11


نظر 35

  • امیر عاجلو   14 اردیبهشت 1399 11:45

    درود بر شما rose

  • مسعود مدهوش   14 اردیبهشت 1399 11:58

    درود بر ایران بانوی ادیب rose rose rose

    زیبا سپیدی خواندم , بس دلنشین , قلمتان به شعر و مهر نویسا applause applause applause applause applause

    • مینا یارعلی زاده   14 اردیبهشت 1399 15:10

      درود و سپاس جناب مدهوش گرانقدر
      نوش نگاه گرامی
      ممنونم از خوانش و نظر ارزشمندتان rose

  • معین حجت   14 اردیبهشت 1399 12:09

    درود بر شما بانو applause rose

  • محمد رضا درویش زاده   14 اردیبهشت 1399 12:15

    درود بر شما applause applause rose rose

  • سعید اعظامی   14 اردیبهشت 1399 12:34

    خواهر ارجمندم خسته نباشید.متن عالی شعر باز وروشن..
    گر گرفته تاریکی .گر به معنای جمع شدن.یا رو به روشنایی درسته. در بین لرها ی ماگر به این معناست

    • مینا یارعلی زاده   14 اردیبهشت 1399 15:20

      درود و مهر

      برهمگان آشکارست که گُر گرفتن یعنی مشتعل شدن،
      مجازاً: بسیار خشمگین و تحریک شدن است،
      در فرهنگ بختیاری نیز به همین معنا کاربرد دارد،
      همان معنی که در فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا و... آمده :
      "از شدت حرارت به جان آمدن و بی تاب شدن"،

      شایان ذکرست شاعر خود اصالت بختیاری دارد،
      میدانید که بختیاری بخشی از قوم لر محسوب می شود
      با معنایی که شما فرمودید چندان آشنا نبودم،
      ولی این کاربرد کاملا فارسی ست
      که در فرهنگ و گویش بختیاری نیز بسیار کاربرد دارد.

      و اما گُر گرفتن تاریکی یعنی آتش گرفتن و سوختن آن
      و درحقیقت نابودی اش، ناگفته نماند شاعر به گرگرفتن
      که یکی از متداول‌ترین علائم یائسگی است نیز نظر داشته است.

      درپناه مهر باشید rose

      • سیدمحمد طباطبایی   14 اردیبهشت 1399 16:38

        کاملا صحیح فرمودید غزل بانو
        واژه گُر گرفتن به ضم گاف در تمامی گویش های زبان پارسی به معنای اصلی یعنی مشتعل شدن و سوختن از لهیبی بیرونی یا درونی است ، و مترادف سوختن و مشتعل شدن و
        اَلو گرفتن نیز کاربرد دارد ، ولی علی الظاهر در برخی مناطق ایران به معانی ثانویه دیگر نیز بکار می رود .
        پوزش که جسارتی شد ، عفو فرمایید rose rose rose

      • سعید اعظامی   14 اردیبهشت 1399 19:24

        ابجی عزیز .دربین لرهای خودمونی دو کلمه گر داریم
        .یکی همین کلمه که شما فرمودید..مثلا به زبان لری میگن هیمیل گر گرفتن..یا بر
        عکس سایه که برچیده میشن. سایه ها گر وابین.این بدان معنا بود ک مد نظر من بود .اونی ک شما در
        نظرتون بود کاملا درست وشیوا بود..درود بر شما بانوی لر


  • خسرو فیضی   14 اردیبهشت 1399 13:23

    . درودها نثارتان باد rose
    . استاد . مهر بانوی فرهیخته و ادیب . کلک خوش خرامتان چه زیبا
    . ابرهای اردیبهشت را تا بلندی دامنه کوه میبرد و خورشید به دلتنگی انتظار پنجره می گوید
    . روشنایی دانش ( آمدن بهار قهرمان و سبز شدن چمنزارها ) جبر زمانه است .
    . زیبا سروده ای که باز تاب یک ذهن خلاق می تواند باشد rose
    . rose rose rose applause applause applause rose rose rose

    • مینا یارعلی زاده   14 اردیبهشت 1399 15:14

      درود و مهر جناب فیضی ادیب گرانمایه
      نظر و توصیف شما از شعر ستودنی ست
      سپاسگزارم از خوانش و حضور ارزشمندتان
      rose rose rose

  • علی معصومی   14 اردیبهشت 1399 14:56

    درود ها بر شما
    و آرزوی توفیق
    در اعتلای هماهنگ و ادب پارسی برای شما ارجمند
    ◇◇◇◇
    rose rose rose

    • مینا یارعلی زاده   14 اردیبهشت 1399 15:16

      درود و مهر جناب معصومی شاعر عالیقدر
      سپاسگزارم از لطف و مهر کلامتان rose

  • سیدمحمد طباطبایی   14 اردیبهشت 1399 16:18

    درودتان غزلبانو

    زیبا و دلفریب و شاعرانه ، دستمریزاد لذت بردم applause applause applause

    rose rose rose rose rose

  • حامی شریبی   14 اردیبهشت 1399 16:34

    زبان شعر هر شاعری
    ویژگیهایو خصلت های خاص خودش را دارد
    که این ویژگیها و خصلت ها را به آسانی میتوان در
    در زبان شعری وحتی در شیوه ی تصویر سازی با چینش واژگانی که شاعر قصد دارد
    با بکارگیری آن در بیان اندیشه او میباشد در عنصر موسیقی بیرونی ودرونی سروده ببینیم
    شاعر با بکار گیری از زبان توصیفی تا گزارشی از واقعیت عینیت یافته ای رااززبان هنر بیان کند
    نمودی از جهان پیرامون خود که صادقانه درزبان کلمات جاری میکند همانگونه که اندیشه ی خود را
    درواژه ها جاری میکند زبان و صدای خود را جاری میسازد

    به دلِ تنگِ پنجره بگو
    با عینکی شکسته
    پایی لنگ
    با روشنایی نجنگ
    بهار پیچیده در
    فتیله ی جهان
    گُر گرفته تاریکی
    زندگی تابیده
    ازین گود جهان
    قهرمان فصل ها
    دستِ پُر آمده
    دلت روشن
    ای آسمان!
    لبخند بزن

    #مینا_یارعلیزاده

    درودتان باد بانوی شعر خوبیها rose

    • مینا یارعلی زاده   18 اردیبهشت 1399 15:53

      درود بر جناب شریبی شاعر سپیدهای پرصلابت
      به به! چه نقد و تحلیل دلنشینی از شعرم نمودید
      درک بالای شما از شعر سپید من بسیار بسیار ستودنی ست
      ستایشتان میکنم که به راستی ادیبی حاذقید
      درودها برشما و زنده باشیدrose
      applause applause applause

  • علی روح افزا   14 اردیبهشت 1399 16:46

    درود بر شما

    پاینده باشید بزرگوار......... rose applause

  • منوچهر فتیان پور   14 اردیبهشت 1399 17:33

    درودتان استاد
    دستمریزاد applause applause applause rose

  • جمشید اسماعیلی   14 اردیبهشت 1399 18:08

    زیبا سرودی شاعر دوست داشتنی


    ازپنجره اسفند
    عطربهارنارنج ملایمی
    سُرمی خورد به حاشیه ی
    خواب و بیداری ام
    شاید
    کمی عجیب باشد
    مثل تو که هروقت
    ازکوچه ما رد می شدی
    چه بهار!
    چه زمستان!
    حریم کوچه ی ما
    پرمی شد ازعطرلیمو

    جمشید اسماعیلی


    موفق باشی

    rose rose rose rose

    • مینا یارعلی زاده   18 اردیبهشت 1399 15:48

      درود، به به! چه شعر زیبا و دلنشینی
      زنده باشید و بسیار سپاس rose

  • عباس ذوالفقاری   15 اردیبهشت 1399 17:05

    درود بانو یارعلیزاده بزرگوار ....شعرتان خیلی از شاعرانگی برخوردار است و واقعا دستنریزاد فقط جسارتا
    با روشنایی نجنگ از لحاظ ساختار نحوی با قبل و بعدش همخوان نیست....مانا بنویسید

    • مینا یارعلی زاده   18 اردیبهشت 1399 15:59

      سپاس از مهر حضورتان گرامی

      همه ی آن توصیفات بهاری، درحقیقت مقدماتی بودند تا به پنجره یعنی به هر روح افسرده و در انجمادی ثابت و اذعان شود که زندگی جاریست
      درحقیقت همت شاعر از توصیفات، بخشیدن نور به پنجره های غم گرفته بود و شعر صرفا توصیف بهار و زیبایی هایش نیست بلکه هدف والایش اشاعه امید..
      نگارنده می توانست همان ابتدا سخن از پنجره بگوید ولی ابتدا برای اثبات سخن از توصیف بهار و اردیبهشت وارد گُود شعر می شود و با یک گریز ریز پنجره را خطاب قرار می دهد و از مخاطب فرهیخته و آشنای کلامش دعوت میکند که همراه او با پنجره وارد مکالمه شود بگوید؛
      سینه ستبر کنیم مثل بهار که با خزان نبرد میکند مانند خورشید که با تاریکی پیکار...، درین کُشتی بُرد همیشه با امیدواری ست، پس
      به پهنای صورت
      لبخند بزن
      چینی دل شکسته ات را
      با لعاب مهر و امید
      بند بزن
      زندگی درتو جاریست
      زنده باش
      #مینا_یارعلیزاده

      من از شما می پرسم
      این جمله:
      به دل تنگ پنجره بگو؛ «باروشنایی نجنگ»
      (چرا که در جهان بهار پیچیده است و اردیبهشت؛ قهرمان بهار، نور بخشیده...)
      آیا با قبل و بعد ایراد نحوی دارد؟!!

      درود بر شما
      rose rose

  • مرتضی اقاوردی زاده   16 اردیبهشت 1399 11:46

    زیبا بود خانوم یار علیزاده rose

  • مریم پیروزیان   16 اردیبهشت 1399 11:49

    عالیست عزیزدلم
    rose rose rose

  • حسین یوسفی رزین   17 اردیبهشت 1399 04:36

    ای اسمان لبخند بزن
    درود باوقار شاعر
    لبخند زدن آسمان این چکامه ی زیبا را
    تداعی
    بخند ای گل زیبای عاشقانه ی من
    خودی نما زپس پرده ی شب رویا
    که من در این غروب غم انگیز پاییزی
    برای تو در کوچه باغ دلگیرم
    هزار لاله ی سرخ بهار می کارم
    ... گلپونه های برزن خیال"غریب"
    لحظاتتان سرشار از خنده

    • مینا یارعلی زاده   18 اردیبهشت 1399 15:47

      درود، به به! بسیار زیبا و پر از شور
      زنده باشید و سپاسگزارم rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا