3 Stars

ناگفته های عشق

ارسال شده در تاریخ : 12 اسفند 1398 | شماره ثبت : H948598

درشهر یکی خسته به شیدایی من نیست
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
درددل خود با که بگویم که درین شهر
گویی که یکی زنده روان درهمه تن نیست
ازگردش در باغ وچمن صرف نظرکن
آن نکته ی عشق است که درباغ وچمن نیست
پنداشته ای چشم من اندر پی جسم است؟
دلسوخته ی عشق نگاهش به بدن نیست
بگذاربگویم که تو دوری ز حقیقت
درعالم عرفان سخن از مصر و یمن نیست
بادوست هر آنکس که زید مرگ ندارد
معیارشناسایی اموات کفن نیست
صابرصالحی اشرف

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 154 نفر 276 بار خواندند
امیر عاجلو (13 /12/ 1398)   | خسرو فیضی (13 /12/ 1398)   | صابر صالحی اشرف (14 /12/ 1398)   | بهاره کیانی قلعه‌سردی (24 /01/ 1399)   | محمد مولوی (13 /12/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (13 /12/ 1398)   صابر صالحی اشرف (14 /12/ 1398)  خسرو فیضی (21 /01/ 1399)  محمد مولوی (13 /12/ 1399)  
تعداد آرا :4


نظر 2

  • خسرو فیضی   13 اسفند 1398 14:19

    . با بهترین درودهایم rose
    . عزیز گرانقدر از خوانش سروده زیبا و شیوایتان بهره ها برده و بسیار
    . آموختم . بداهه ای تقدیم حضور مبارک تان
    . عاشقانه را سر صبوری نیت
    . طاقت انتظار و دوری نیست
    . عاشقی صادقی بگوی و مترس
    . ورنه در عاشقی صبوری نیست
    . تو که می ترسی از رقیب حسود
    . بر تو عاشق شدن ضروری نیست . . laughing laughing
    . روزگارتان شاد و خرم باد rose rose rose rose

  • خسرو فیضی   14 اسفند 1398 11:49

    . با بهترین درودهایم rose
    . چند روزی بیش نیست که افتخار عضویت در سایت نصیبم شده و درین اندک مدت در حدود
    . چهل نظر گوناگون نوشته ام و نشسته ام که ( مژه ای دل که مسیحا نفسی می آید ) که نیامد !!!
    . و لاجرم با یک جمع و ضرب به این نتیجه رسیدم در سایتی به گستردگی سایت وزین ،
    . مشهور و خوش نام در ادبیات کمتر از 9% ارتباط بر قرار می شود ( در این سرای بی کسی
    . کسی بدر نمیزند ) و نگارنده حیران که در این سکوت بیاموزم ( چو از این (سکوت)
    . وحشت بسلامتی گذشتی ) که لطافت باران را احساس می کنم !! با سلامی از سر شوق .
    . اما . وقتی که نقدی و تشویقی نیست . گفتاری نیست . از که باید آموخت ؟؟ بعضی از
    . دوستان هم روزانه شعری می چاپ اند !! که ( آن خشت بود که پُر توان زند ) تعدادی
    . از عزیزان هم پنجره نظرات را بسته اند !! چگونه است سروده خود را به اشتراک
    . گذاشته اند !!! نیز دوستانی هم بعدها نظرت را تائید می کنند !!!! مگر میز مذاکره
    . برجام است ؟؟ یک شعر نقد و تشویقی دارد و بس ( عاقبت منزل ما وادی
    . خاموشان است ) سخن از این سکوت ناچار به درازا کشیده شد . .
    . سپاس صمیمانه ام را پذیرا باشید . rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا