سکونِ سکوت از ماضی بعید
ساده تر از حال استمراری
به بلندای هجایِ حصار نای
به خواب رفتن کنار کتاب بینوایان
و سکوت تگرگ هنگام باران
گاه دل لرزان درخت و شکوفه هایش
امشب میان میل کال کیالی بیش
در جستجوی نشانی های شید
و عمق نگاهم به درون
همه حکایت از تب تن دارد به نگاه
به نگاه گاهِ ناگاهم
و چه اصراری به اسرار دارد
تو گاه باش میان این همه ناگاه
خیال باش میان این همه وهم
شیرین ترین راز بمان با من
حرف دل هم انگار همین است
مرتضی دوره گرد(هیوا)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 07 شهریور 1401 16:51
درود بر شما
مرتضی دوره گرد 08 شهریور 1401 21:28
سلام
سپاسگزارم
در سلامتی مستدام باشید
ان شاء اللّه تعالی