من‌از دلهره و هراس و درد نمی گویم
از حس و احساس و ظریف نمی گویم
از بغض و گریه های پنهانی نمی گویم
از غدد و عقده و کیست ! نمی گویم
از شرم و نگاه های پنهانی نمی گویم
از خون های لخته شده ...نمی گویم
از چشمان حسرت بر راه مانده نمی گویم
از حسرت های بر دل مانده نمی گویم
از عصیان و طغیان و جنون نمی گویم
از دست های رها ...نگرفته نمی گویم
پس من چه می جویم در این راه
از خیابان ما هم می گذرد ماه ؟
من ! تو را می جویم ،، بگو بخوانم تو را ...
از آسایشگاه های روانی نمی گویم
از روانشناسی که خودش درد دارد !
عاجز است از درد ، درمان نمی گویم
از روان باخته های روحی نمی گویم
از روان رنجور‌های جنسی نمی گویم ..
#محمد_مولوی
اشعار و نوشته ها
نظر 28
-
-
مسعود مدهوش 08 اردیبهشت 1399 14:01
درود بر دوست گرانمایه و هنرمندم
زیبا سروده ای را مهمان شما بودم , احسنت
-
-
-
-
محمد مولوی 08 اردیبهشت 1399 15:23
درود و سپاس بانوی شعر سپید سرکار خانم مینا آقازاده
و ممنونم از سایت ” شعر ایران” این فرصت را فراهم کرده است
حضورتان را ارج می نهم یاشیاسیز
-
-
خسرو فیضی 08 اردیبهشت 1399 20:34
. با بهترین درودهایم
. استاد گرامی کلک زرین و هنرمندتان در هر بیت یک حقیقت تلخ را باز گفته است
. نگاه منحصر به فرد و طبع حقیقتاً والایتان همچنان در اوج باد
. نگرش بی بدیل تان شایان توجه مخاطبان بی شمارتان
. تندرست باشید و بتابید همیشه به مهر و شعر
. -
محمد مولوی 08 اردیبهشت 1399 21:33
درود و سپاس از خوانش و از توجه تون جناب فیضی بزرگوار
راه بسی دشوار و سنگلاخ است
به امید که با راهنمایی شما استاد و جمعی دوستان این ره هموار گردد
روزگار بر مراد دلتان خوش نشیند -
-
-
-
-
-
-
ولی اله بایبوردی 01 تیر 1399 11:02
هر چه می خواهد دل تنگت بگو
همان را بگو که می خواهی...
سلام و درودها
دستمریزاد
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
-
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
-
Susan Jafarzade
نقد 1
جابر ترمک 01 تیر 1399 23:56
درود بر شما همه دوستان شعر را خواندند و تحسین کردند اما من میگم کاش این شعر که دوستان نیز بر زیباییش صحه گذاشتند
حد اقل مشکل وزن و قافیه نداشت تا این احساس زیبا زیباتر هم میشد